نسبت به روایات فقهی مبذول مینمودهاند، نسبت به روایات غیر فقهی نداشتند. ایشان بر این نكته تأكید میورزد كه دانشمندان مكتب اهل بیت علیه السلام در احادیث سیره، بر خلاف احادیث فقهی، هیچ گونه بحث و نظر حوزوی نكردهاند؛ خواه سیره پیامبران گذشته باشد، یا سیره پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و یا ائمه معصوم علیهم السلام. آنان در این قبیل مباحث بر راوی و روایاتی تكیه کردهاند كه در مباحث فقهی به آنها اعتنایی نداشتند، بلكه بر عكس، آنها را به دور افكنده، از درجه اعتبار ساقط دانستهاند. از این رو، در این گونه مباحث بیشتر از احادیث مكتب خلفا نقل کردهاند كه خلاف واقع بوده، مورد ایراد و خردهگیری است؛ بدون این كه ناقد بداند كه این ایراد و خرده متوجه روایات مكتب خلفاست؛ نه روایات مكتب اهل بیت علیهم السلام.۱
ب) روش شناسی حدیث پژوهی علامه عسکری
نوآوری و ایدهپردازی در مطالعات حدیثی، مبتنی بر پژوهشی سنجیده و روشمند است؛ پژوهشی که در تمام مراحل، سیر ثابت و مشخصی را دنبال کند و از سبک و اسلوبی معین پیروی نماید و این خصیصهای است که علامه عسکری در مطالعات حدیثی خود از آن بهره میجست. البته او به صراحت از راه و روش بحثش یاد نكرده و به معرفی آنها نپرداخته است، بلكه به صورت عملی و در لابه لای آثارش آنها را به نیکی به کار بسته است. از این رو، شایسته است تا با گوشهای از ویژگیهای علمی ایشان در حدیث پژوهی آشنا شویم؛ نکاتی که مطمئناً راه گشای محققان و پژوهندگان جوان خواهد بود.
تأکید بر نقل از منابع معتبر اهل سنت
یکی از خصیصههای علامه عسکری در حدیث پژوهی، تأکید بر نقل از مصادر
مهم و دست اول اهل سنت است؛ منابعی که مورد قبول اندیشمندان عامه بوده و
نزد آنان اعتبار داشته است. این ویژگی بدین خاطر است که علامه در بیشتر آثار خود به دفاع از مبانی و باورهای شیعه پرداخته است. از این رو، سعی ایشان بر این بود که ادله خود را از میان نگاشتههای مخالفین گرد آورد؛ چنان که از میان 2500 مصدری که در کتاب معالم المدرستین مورد استفاده قرار گرفته است، تنها پنج درصد آن از منابع شیعی بوده است.