مطلع الصباحتين و مجمع الفصاحتين - صفحه 183

شرح حال مؤلّف

مؤلّف مورد بحث ما نيز از خاندان شفروه اصفهانى است. از شرح حال وى اطّلاع اندكى در دست است و چون عصر وى مصادف با هجوم مغول بوده، زندگينامه وى مانند اغلب دانشمندان هم عصرش در هاله اى از ابهام قرار دارد. آنچه با تتبّع در كتابها از شرح حال وى به دست مى آيد، چنين است:
او در اصفهان متولد شده و در همين شهر نشو ونما يافته، چنانكه در مقدّمه اثر خود (مطلع الصباحتين) گويد:
وجائت عساكر الكفار بجماهرها وطائفة التتار بحذافيرها الى اصفهان التى هى بها مسكنتى ومسقط رأسى وبها أهلى وأولادى وأقربائى وأحفادى وأصدقائى وأودّائى.
شيخ اسعد در اصفهان در نزد شيخ ابوعبدالله محمد بن عبدالواحد مدينى، تحصيلاتى داشته و در سال 628ق، در مدرسه علائيه زيديه از وى حديثى را شنيده و نقل مى كند. او تا زمان هجوم مغول به اصفهان، در اين شهر بوده است، چنانكه باز در مقدمه همان كتاب در ادامه مطلب گويد:
وكنت يومئذٍ عند مخدومى بالقعلة الوشاقيّة.
او در هنگام هجوم مغول در دستگاه حاكمى مشغول به كار بوده و چون آن حاكم در قلعه وشاقيّه بوده، او نيز در همان قلعه ساكن بوده است. او مى گويد بعد از هجوم مغول، حاكم به وى دستور مى دهد كه از طرف او به نزد سران مغول رفته، پيام انقياد و تبعيّت او را از مغولان، به اطّلاع آنها برساند و شهر را تحويل آنها بدهد؛ ولى شيخ از قبول اين مأموريّت سرباز زده، به همين دليل اموالش مصادره و خود محبوس مى گردد.
از طرف ديگر مى دانيم كه در هنگام هجوم مغول، دو فرقه حنفيان و شافعيان در اصفهان، صاحب قدرت و با هم در مخاصمت بودند و شافعيان، اصفهان را تسليم مغولان نمودند:
با نفوذ روزافزون دو خاندان صاعدى و خجندى كه اوّلى حنفى و دومى شافعى مذهب بودند … در سال

صفحه از 199