7
سفينه 31

از درونِ وجود خود فرياد آن را سردهيم؛ نه فقط لقلقه زبان و سخنانى كه آكادميها را گرم مى‌دارد.

4. در باب نبوّت، با هر دو رويكرد، مطالبى گفته و نوشته و تدريس شده است. هريك از دانشوران به اقتضاى مخاطبان خود و مسائل مورد ابتلاى آنان، يك رويكرد را در پيش گرفته‌اند. اجر تمامىِ آنان در پيشگاه صاحب شريعت محفوظ باد. امّا سخن در اين است كه به مخاطب‌شناسى ـ به عنوان مقدّمه واجب در تمام مباحث ـ تا چه اندازه بها داده شده است؟ و اگر چنين شده، واقع‌گرايى در اين امر چه اندازه نقش داشته است؟
ما مى‌گوييم كه اگر در مواجهه با جامعه‌اى كه بيشتر آنان ـ دست كم در زبان ـ مدّعى ايمان به نبوّت است، رويكرد اوّل را در پيش گيريم، تلاشى نابجا كرده‌ايم، كه در آن، اوّلا، سرمايه فطرت مخاطبان را ناديده گرفته‌ايم و ثانيآ در رويكرد اوّل، پيشرفت مناسب نداشته‌ايم.
5. مرورى بر سيره تبليغى پيامبران، به ويژه پيامبر خاتم ـ صلى الله عليه و آله و عليهم اجمعين ـ نشان مى‌دهد كه آن بزرگ‌مردانِ الهى، حتّى در رويارويى با جوامعى كه بيشتر افراد آنها خود را منكر نبوّت مى‌دانستند، شيوه برخورد فطرى را در پيش مى‌گرفتند و اثباتِ فكرى محض يا معجزه آوردن را فقط براى گروهى به كار مى‌گرفتند كه جز عناد، كارى نداشتند.
6. البتّه در هرحال، مبناى دعوت پيامبران، «بصيرت» است: (قل هذه سبيلي أدعو إلى الله على بصيرة أنا و من اتّبعنى)۱ . «بصيرت» يعنى بينشى الهى كه به كمك آن، انسان به «فرقان» دست مى‌يابد: (إن تتقوا الله يجعل لكم فرقانآ)۲؛ يعنى شناخت درونى كه انسانها تفاوت ميان حق و باطل را در شئون مختلف بازشناسند.
اين بصيرت و فرقان را پيامبران براساس علم موهبتى الهى خود به انسانها مى‌دهند. در وصف پيامبران، تعبير (أوتوا العلم) آمده، يعنى: علم به آنها داده

1.يوسف (۱۲) / ۱۰۸

2.انفال (۸) / ۲۹


سفينه 31
6

برهان منطقى ـ به شيوه دانشمندان اهل اصطلاح، از قديم و جديد ـ بيان كنند؛ ولى نورانيّت هريك از حكمتهاى پيامبران و امامان را كه در درون خود، با مبانى فطرى يافته‌اند، دليلى بر صدق مدّعاى آن حجّتهاى خدا مى‌دانند.

در اين رويكرد، به اين واقعيّت نيز توجّه مى‌شود كه: در طول هزاران سال تاريخ بشر، كسانى با ادّعاى پيامبرى آمده‌اند و دريچه‌هايى از خير و رحمت و هدايت بر روى انسانها گشوده‌اند. اينان مورد احترام حكماء و خردورزان در هر زمان بوده‌اند، صرف نظر از اينكه آن دانشوران، نبوّت آن پيامبران را بپذيرند يا نه.
3. با توجّه به اين واقعيّتها، در رويكرد تبيينى، سخن از اينجا آغاز مى‌شود :
ـ پيامبران به چه كار آمده‌اند؟
ـ شيوه دعوت و تبليغ پيامبران چگونه بوده است؟
ـ سيره پيامبران در زندگى شخصى ـ خصوصآ در مواردى كه با دعوت و تبليغ ايشان ارتباط دارد ـ چه بوده است؟
در اين شيوه، به آيات و روايات استناد مى‌شود؛ دست كم از آن جهت كه حجّتهاى خدا، آنها را به‌عنوان سخنانِ نازل شده از سوى حقّ متعال به مردم عرضه كرده‌اند.
بر اين اساس، هيچ‌گاه «مصادره به مطلوب» پيش نمى‌آيد. هدف اصلى در اين رويكرد، «اِحكام عقايد» است نه «اثبات عقايد»، و «احياى حقايق فطرى» به جاى «اثبات نبوّت به مدد انديشه بشرى».
بار اصلى در اين رويكرد، بر دوش اهداف تربيتى و اخلاقى و هشدارى است نه بررسيهاى آكادميك و پژوهشهاى خشك بشرى كه نتيجه‌اى عملى در بر نداشته باشد.
در اين رويكرد، روح تنبّه و تذكّر در تمام گفتارها و نوشتارها دميده مى‌شود؛ به‌گونه‌اى كه ما نبوّت پيامبر را براى خود مسلّم بدانيم، به سويداى باطن بپذيريم، و

  • نام منبع :
    سفينه 31
    تاريخ انتشار :
    1390
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 18565
صفحه از 197
پرینت  ارسال به