241
خاطره‌های آموزنده

4 / 28

اجابت دعا در حرم پیامبر صلی الله علیه و‌آله

آیة الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی۱ فرمود:
پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، چند سالی پشت سر هم موفّق شدم به مکّه بروم؛ گاهی به عنوان حج و گاهی به عنوان عمره.
در یکی از سال‌ها که می‌خواستم به عمره بروم، در ایران مریض شدم به مرض کلیه، کلیه من سنگ‌ساز بود. رفتم پیش آقای دکتر عطریان، ایشان عکس گرفتند و گفتند: کلیه‌ات مقداری سنگ ساخته که از کلیه هم حرکت کرده و مشکل‌ساز است، عمل کنید بهتر است.
چند روزی طول کشید، درد کلیه‌ام شدید شد. رفتم بیمارستان پارس، تا نگاه کردند، گفتند: باید الآن عمل کنید، اگر الآن عمل نکنید ممکن است مثلاً به فاصله یک ساعت تا دو ساعت حال بدی پیدا کنید و برگردید همین جا.
من که با ماشین یکی از دوستان به بیمارستان رفته بودم، گفتم: فعلاً آمادگی ندارم، اجازه بدهید بروم منزل بعد ببینم چه می‌شود.
منزل دردم شدید شد. یک مُسکنی به من معرفی کردند، قطره خوراکی به نام ظاهراً «پارلُفین»، این قطره را می‌ریختم در آب و سر می‌کشیدم، بعد دو سه ساعتی حالم خوب می‌شد، مجدداً درد آغاز می‌شد.

1.. ریاست دیوان عالی کشور در دوران رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله.


خاطره‌های آموزنده
240

پس از نماز صبح _ که به طور معمول و با عجله همه را سوار ماشین می‌کردیم تا زودتر راه بیفتیم و پیش از طلوع آفتاب وارد مشعر شویم _ لحظه‌ای از دیدن او غافل شدم. وقتی حاجیان را سوار کردیم، از ماشین پیاده شدم. اثری از او نیافتم. پس از جستجو به پشت اتومبیل رفتم. او را در جوی‌هایی که برای جاده‌سازی کنده بودند، دیدم که رو به قبله و تسبیح به دست، جان به جان‌آفرین تسلیم کرده است!

  • نام منبع :
    خاطره‌های آموزنده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 332791
صفحه از 371
پرینت  ارسال به