خوشحالی از تعطیلی درس

در اصفهان به درس آقای شهشهانی می‌رفتم. روزی هوا بارانی بود و با مشکلات فراوان خود را به محل درس رساندم. به آنجا که رسیدم، گفتند درس تعطیل است. خوشحال شدم.

سه کس، شهیدِ سه چیز !

در دیدار 4/4/1373 با آیة الله اراکی، پس از احوال‌پرسی، آیة الله مسعودی مرا به عنوان تولیت آستان حضرت عبدالعظیم معرفی کرد. آیة الله اراکی مطلبی را به عنوان مزاح مطرح کرد که:
می‌گویند: سه کس، شهیدِ سه چیز شدند. آن سه عبارت‌اند از: حضرت عبدالعظیم علیه السلام، سیّدِ مرتضی و حاج محسن عراقی!
و در ادامه توضیح دادند که:
حضرت عبدالعظیم علیه السلام با این‌که از کبار محدّثین است، ولی امام‌زاده بودنش، محدّث بودن او را شهید کرده و معمولاً حضرت عبدالعظیم را به عنوان یک عالم و محدّث نمی‌شناسند، بلکه او را یکی از امام‌زادگان تلقّی می‌کنند.
سید مرتضی، به عکس، امام‌زاده بودنش شهید فقاهتش شده، با این‌که او مانند حضرت عبدالعظیم علیه السلام چهار واسطه بیشتر تا امام معصوم ندارد، ولی کسی او را به عنوان امام‌زاده نمی‌شناسد!
و سوم، حاج محسن عراقی. با این‌که وی از فقهای بزرگ بود و از نظر علمی در حدّی بود که در جلسه‌ای در نجف که آقا ضیاء عراقی هم حضور داشته یک نیم روز با آخوند خراسانی در رابطه با «جواز اجتماع امر و نهی» بحث ‌کردند و هیچ یک قدرت مُجاب کردن دیگری را نداشتند، ولی چون ثروتمند بود، ثروتش فقاهتش را شهید کرد و مردم، او را به عنوان یک ثروتمند می‌شناسند و نه یک عالم و فقیه!
آیة الله اراکی در ادامه افزودند: شأن نزول این ماجرا قسمت اخیر آن است.

5 / 8

خاطراتی از آیة الله اراکی

در تاریخ 12/4/1371 و 4/4/1373 همراه با تولیت وقت آستان حضرت معصومه، آیة الله علی‌اکبر مسعودی، به دیدار فقیه عالی قدر حضرت آیة الله محمد علی اراکی رفتیم. برخی از نکاتی که در این دو دیدار مطرح شد عبارت‌اند از: ^۱

حکم آیة الله فشارکی برای پیشگیری از وبا

آیة الله شیخ عبدالکریم حائری از مرحوم آیة الله سید محمد فشارکی نقل کردند که:
در سامرا بیماری وَبا (یا طاعون) آمده بود و مرتّب افرادی که به این بیماری مبتلا می‌شدند، می‌مردند.
ایشان (آیة الله فشارکی) در جلسه‌ای که آیة الله میرزا محمّد تقی شیرازی و... حضور داشتند می‌گویند: مرا مجتهد می‌دانید؟
در پاسخ وی، آقای شیرازی می‌گوید: آری.
مجدداً سؤال می‌کنند: اطاعت از حکم مجتهد را لازم می‌دانید؟
پاسخ می‌دهند: آری.
آیة الله فشارکی می‌گویند: من حکم می‌کنم که بر هر زن و مرد شیعه واجب است برای پیشگیری از ابتلاء به وبا به نیابت از نرجس خاتون مادر ولی‌عصرعجل الله تعالی فرجه زیارت عاشورا بخوانند.
باری بر مبنای این حکم، شیعیان، زیارت عاشورا خواندند و هیچ‌کس مبتلا به این بیماری نشد.
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم می‌گفتند: من در عمرم یک بار زیارت عاشورا خواندم و آن همین دفعه بود!
امداد غیبی در حل یک مسئله
همچنان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم از آیة الله سید محمد فشارکی نقل کرد:
در مسئله‌ای گیر کرده بودم. از شهر سامرا بیرون رفتم تا شاید در فضایی آرام بتوانم آن را حل کنم. در گودالی مشغول فکر شدم. ناگاه دیدم عربی بالای گودال پیدا شد. ناراحت شدم و با خود گفتم: اینجا هم نمی‌گذارند!...
مرد عرب گفت: چه می‌کنی؟
گفتم: به تو مربوط نیست.
اصرار کرد. گفتم: درباره مسئله‌ای فکر می‌کنم.
گفت: کدام مسئله؟
گفتم: به تو مربوط نیست.
بالاخره با اصرار او گویا مقدّمات مسئله را با انگشت می‌شمردم. همین که به یکی از مقدّمات رسیدم، گفت: مشکل، اینجاست!
به این ترتیب مشکل حل شد؛ اما آن شخص از نظرم ناپدید گردید.