آفرینش - صفحه 4

۵۰۹۳.عنه صلى الله عليه و آله :أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ العقَلُ . ۱

۵۰۹۴.عنه صلى الله عليه و آله :أوَّلُ ما خَلقَ اللّهُ نُوري . ۲

۵۰۹۵.عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ أوَّلَ ما خَلقَ اللّهُ عزّ و جلّ أرْواحُنا ، فأنْطَقَها بتَوحيدِهِ و تَمْجيدِهِ ، ثُمَّ خَلقَ المَلائكَةَ . ۳

۵۰۹۶.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ و قد سئلَ عَن أوَّلِ ما خَلقَ اللّهُ ـ: خَلقَ النُّورَ . ۴

۵۰۹۷.الإمامُ الباقرُ عليه السلام :أوَّلُ شَيءٍ خَلقَهُ مِن خَلْقِهِ الشّيءُ الّذي جَميعُ الأشياءِ مِنهُ ، و هُو الماءُ . ۵

۵۰۹۸.عنه عليه السلامـ لَمّا جاءَ إلَيهِ رجُلٌ مِن عُلَماءِ أهلِ الشّامِ فقالَ : ......... إنّي أسألُكَ عَن أوَّلِ ما خَلقَ اللّهُ مِن خَلْقِهِ ، فإنَّ بَعضَ مَن سألتُهُ قالَ : القَدَرُ ، و قالَ بَعضُهُمُ : القَلَمُ ، و قالَ بَعْضُهُم : الرُّوحُ ـ: ما قالوا شَيئا ......... لَو كانَ أوّلُ ما خَلقَ مِن خَلقِهِ الشّيءَ مِن الشّيءِ إذا لَم يَكُنْ لَهُ انْقِطاعٌ أبدَا ، و لَم يَزَلِ اللّهُ إذا و مَعهُ شيءٌ لَيس هُو يَتَقدّمُهُ . و لكنّهُ كانَ إذْ لا شيءَ غَيرُهُ ، و خَلقَ الشَّيءَ الّذي جَميعُ الأشياءِ مِنهُ ، و هُو الماءُ الّذي خَلقَ الأشياءَ مِنهُ ، فجَعَلَ نَسبَ كلِّ شيءٍ إلى الماءِ ، و لم يَجْعَلْ للماءِ نَسَبا يُضافُ إلَيهِ . ۶

۵۰۹۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نخستين چيزى كه خدا آفريد، عقل بود .

۵۰۹۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نخستين چيزى كه خدا بيافريد، نور من بود .

۵۰۹۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :نخستين موجودى كه خداوند عزّ و جلّ بيافريد، ارواح ما بود ، و آن گاه آنها را به توحيد و تمجيد خود گويا كرد ، سپس فرشتگان را خلق فرمود.

۵۰۹۶.امام على عليه السلامـ وقتى از ايشان درباره نخستين آفريده خدا سؤال شد ـفرمود : نور را آفريد.

۵۰۹۷.امام باقر عليه السلام :نخستين چيزى كه خدا آفريد و همه چيزهاى ديگر از او به وجود آمد، آب بود.

۵۰۹۸.امام باقر عليه السلامـ وقتى يكى از علماى شام خدمت ايشان رسيد و عرض كرد: ......... من از شما درباره نخستين آفريده خدا مى پرسم ؛ زيرا اين سؤال را از ديگران نيز پرسيده ام ؛ يكى گفته : تقدير ؛ ديگرى پاسخ داده : قلم ؛ و بعضى هم گفته اند : روح ـفرمود : جوابى در خور نداده اند ......... اگر نخستين مخلوقى كه خدا آفريد، از شى ء [نه لا شى ء ]آفريده شده باشد، در اين صورت خداوند هرگز منقطع [از موجودات ]نبوده و همواره با او چيزى بوده كه خدا بر او تقدّم نداشته است (همواره موجودى قديم به قدمت خدا وجود داشته است) در حالى كه خدا بود و هيچ چيز با او نبود و سپس چيزى را آفريد كه منشأ همه موجودات شد و آن آب است، كه ديگر چيزها را از آن بيافريد . پس هر چيزى را به آب منسوب كرد و آب را به چيزى نسبت نداد .

1.بحار الأنوار : ۱/۹۷/۸ .

2.. بحار الأنوار : ۱/۹۷/۷ .

3.عيون أخبار الرِّضا : ۱/۲۶۲/۲۲ .

4.بحار الأنوار : ۵۷/۷۳/۴۹ .

5.. التوحيد : ۶۷/۲۰ .

6.الكافي : ۸/۹۴/۶۷ .

صفحه از 17