اجل - صفحه 31

فصل چهارم : حكمت پوشيده بودن اَجَل

۲۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اگر مخلوق ، اندازه عمر خود را مى دانست ، [زمين] با همه وسعتش بر او تنگ مى شد و در دنيا هيچ قومى و هيچ زندگى مرفّهى ، او را سود نمى بخشيد ؛ ولى اجل بر او پوشيده گرديد و آرزو در وجود او دراز قرار داده شد.

۲۸.امام على عليه السلامـ در يادآورى نعمت هاى خداوند عز و جل ـ :براى شما دو گوش قرار داد تا آنچه را كه به آن دو مربوط مى شود ، در يابند ، و دو چشم قرار داد تا آنچه را ديدنى است ، ببينند ، و اندام هايى قرار داد كه هر يك در بر دارنده اعضايى متناسب در خميدگى ها و مفاصل و تركيب صورت هاى آنها و مدّت عمرشان هستند ، و بدن هايى قرار داد با اعضايى كه آدمى از آنها كمك مى گيرد ، و دل هايى قرار داد كه طالب روزى هاى خود هستند ، برخوردار از : نعمت هايى فراگير و بزرگ ، و آنچه موجب امتنان اوست ، و آنچه نگهدار عافيت (سلامت) است ، و برايتان عمرهايى مقدّر كرد و [مدّت و فرجام] آنها را از شما پوشيده داشت .

۲۹.امام صادق عليه السلامـ خطاب به مفضّل بن عمر ـ :اينك ـ اى مفضّل ـ در باره مدّت عمر آدمى ، كه آگاهى بر آن از او پوشيده نگه داشته شده است ، بينديش ؛ زيرا اگر انسان مقدار عمرش را مى دانست و عمرى كوتاه داشت ، با توجّه به اين كه همواره انتظار مرگ مى كشيد و چشم به راه فرا رسيدن آن در زمانى بود كه از آن خبر داشت ، از زندگى لذّتى نمى برد ؛ بلكه همچون كسى بود كه مال و دارايى اش از بين رفته و يا در آستانه نابودى است . چنين كسى از نابودى اموالش و بيم فقر ، همواره احساس نادارى و ترس مى كند .
اين ، در حالى است كه نگرانى و ترسى كه از نابودى عمر ، گريبانگير انسان مى شود ، شديدتر از نگرانى و ترسى است كه از نابودى مال و دارايى براى او پديد مى آيد ؛ زيرا كسى كه مال و ثروتش كم مى شود ، اميد به جايگزين آن دارد . از اين رو آرامش مى يابد ؛ امّا كسى كه به تمام شدن عمر يقين دارد [و مى داند در فلان روز خواهد مُرد] ، نوميدى بر وجودش استيلا مى يابد .
و [نيز] اگر عمرى دراز داشت و از اين امرْ آگاه بود ، دل به زندگى مى بست و در خوش گذرانى ها و گناهان ، غرق مى شد و چنان عمل مى كرد كه به شهوات خويش برسد و سپس در آخر عمرش توبه كند ... .
اگر بگويى : «آدمى ، اكنون هم كه مقدار عمرش از او پوشيده است و هر لحظه انتظار مرگ را مى كشد ، [باز هم] مرتكب زشتكارى ها مى شود و حرمت ها[ى الهى ]را هتك مى كند!» ، پاسخ مى دهم كه : تدبير درست در اين باره همين است كه به اجرا در آمده است (مدّت عمر بر آدمى پوشيده نگه داشته شده باشد) . حال اگر با وجود اين ، انسان از بدى ها [و گناهان] باز نمى ايستد و روى نمى گرداند ، به سبب سرمستى او و ناشى از سنگ دلى اوست ، نه از وجود خطا در تدبير [الهى] .

صفحه از 34