اجل - صفحه 5

كه براى آن ذكر شد ، اصل است تا كاربرد آن در معناى ديگر ، نياز به قرينه داشته باشد؟
در پاسخ اين پرسش ، دو نظر متضاد وجود دارد ؛ ۱ ليكن با جستجو در موارد استعمال آن ، مى توان گفت همان طور كه در كتب لغت آمده ، هيچ يك از اين دو معنا اصل نيستند و استعمال در هر يك ، نيازمند قرينه است.

اَجَل ، در قرآن و حديث

در اين بخش ، ما در صدد استقصاى كاربردهاى واژه «اَجَل» در قرآن و حديث نيستيم . مسلّم است كه اين كلمه در نصوص (متون) اسلامى در معناى لغوى آن استعمال شده است ؛ ليكن در قرآن غالبا در «سررسيد وقت» به كار رفته و در احاديث اسلامى ، استعمال آن در «حيات» ۲ و «مرگ» ۳ به عنوان سررسيد عمر نيز شايع است.
آنچه متون اين بخش در صدد آن است ، تبيين اَجَل به معناى «مدّت دار بودنِ آفرينش» از منظر قرآن و حديث است . نكات مهمّى كه در اين دو منبع اساسى و مهمّ معرفت شناسى در اين باره وجود دارد ، عبارت اند از :

يك . اَجَل در نظام آفرينش

از منظر قرآن و حديث ، در نظام آفرينش ، همه چيزها داراى اَجل (سرانجام و فرجام) و عمر معيّن (مهلت و سرآمد) هستند و به تعبير امام على عليه السلام :

1.ر . ك : الميزان فى تفسير القرآن: ج ۷ ص ۹ ، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم: ج ۱ ص ۲۴ ، معجم مقاييس اللغة: ج ۱ ص ۶۴ .

2.مانند حديث پيامبر صلى الله عليه و آله : «مَن عَدَّ غَدا مِن أجَلِهِ فَقَد أساءَ صُحبَةَ المَوتِ ؛ هر كس فردا را از زندگى خود به حساب آورد ، با مرگ ، بد همراه مى گردد» (كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۳۹ ح ۳۸۲) .

3.مانند حديث امام على عليه السلام : «بادِروا العَمَلَ وَ خافوا بَغتَةَ الأَجَلِ ؛ اقدام به عمل كنيد و از مرگ ناگهانى ، بيمناك باشيد» (نهج البلاغة : خطبه ۱۱۴) .

صفحه از 34