و الگو قرار دادنِ انسان هاى خودْ ساخته و شايسته در جامعه ، و نيز يارى خواستن از خداوند متعال براى رسيدن به اين مقصد بزرگ . ره نمودهاى پيشوايان اسلام در اين زمينه ، براى مربّيان امور تربيتى ، بسيار كارساز است .
پنج . آموزگاران ادب
نخستين آموزگار ادب ، خداوند متعال است . اوست كه پيامبرانِ خود را به زيور ادب آراست و آنان را مأمور آراستن ديگران به اين فضيلت كرد . اين وظيفه ، پس از پيامبران ، به اوصياى آنان منتقل شد . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :
إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أدَّبَهُ اللّهُ ، وَ هُوَ صلى الله عليه و آله أدَّبَنى ، وَ أنَا اُؤَدِّبُ المُؤمِنينَ وَ اُوَرِّثُ الآدابَ المُكرَمينَ .۱
پيامبر خدا را خداوند، ادب آموخت ، و او مرا ادب آموخت ، و من مؤمنان را ادب مى آموزم و براى مردمانِ ارجمند ، ادب به ارث مى نهم.
و در روزگار ما ، اين وظيفه سنگين ، بر دوش مسئولان سياسىِ جوامع اسلامى است . از نظر اسلام ، برنامه ريزى براى فرهنگ سازىِ ادب در جامعه ، يكى از اصلى ترين حقوق مردم بر زمامداران است و در شرايط كنونىِ جهان اسلام ، علما و فرهيختگان ، مسئوليت ويژه اى در اين زمينه دارند .
علاوه بر مسئولان سياسى و فرهنگى ، خانواده ، بخصوص پدر نيز در تأديب فرزندان خود، وظيفه دارد . يكى از حقوقى كه اسلام براى فرزند بر پدر به رسميت شناخته ، مؤدّب بار آوردن اوست . پيامبر خدا مى فرمايد :
مِن حَقِّ الوَلَدِ عَلى والِدِهِ أن يُحسِنَ أدَبَهُ .۲
يكى از حقوق فرزند بر پدرش ، اين است كه او را نيكو تربيت كند .