۱۶۹.الدرّ المنثور- به نقل از وهب -: روزى ابليس به عيسى عليه السلام گفت : تو كه مدّعى زنده كردن مردگانى ، اگر راست مىگويى ، از خدا بخواه كه اين كوه را به نان تبديل كند .
عيسى عليه السلام به او فرمود : «مگر همه مردم با نان امرار معاش مىكنند [كه كوهى نان بسازم]؟!».
ابليس گفت : پس اگر راست مىگويى ، از اين جا پايين بپر كه فرشتگان تو را خواهند گرفت .
عيسى عليه السلام فرمود : «پروردگارم به من دستور داده است كه خود را نيازمايم . در نتيجه نمىدانم [اگر بپرم] آيا مرا سالم نگه مىدارد يا نه؟» .
۱۷۰.تهذيب الكمال- به نقل از زهرى و ابن طاووس از پدرش -: عيسى بن مريم عليه السلام به ابليس برخورد . ابليس گفت : مگر نمىدانى تنها آن چيزى به تو مىرسد كه برايت مقدّر شده است؟
عيسى عليه السلام فرمود: «آرى» .
ابليس گفت : پس بر فراز اين كوه برو و خود را از آن به زير بينداز و ببين زنده مىمانى يا نه؟!
عيسى عليه السلام [طبق نقل طاووس] فرمود : «مگر تو نمىدانى كه خدا فرموده است : بندهام مرا نمىآزمايد ؛ چرا كه من هر كارى بخواهم ، انجام مىدهم؟».
يا [طبق نقل زُهْرى فرمود : ] «بنده ، خداوندگار خويش را نمىآزمايد ؛ بلكه خداست كه بندهاش را مىآزمايد» . و اين چنين ، ابليس را محكوم كرد .
۱۷۱.امام صادق عليه السلام : ابليس نزد عيسى عليه السلام آمد و گفت : آيا نه اين است كه مىگويى مردگان را زنده مىكنى؟
عيسى عليه السلام فرمود : «آرى» .
ابليس گفت : [اگر راست مىگويى] پس خودت را از بالاى ديوار بينداز .
عيسى عليه السلام فرمود : «واى بر تو! بنده ، خداوندگار خويش را نمىآزمايد» .