17
حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام

و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم گفت : «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان دو خدا به جاى اللَّه به خدايى بگيريد؟» او گفت : پاك خدايا ! مرا نسزد كه آنچه سزاوار من نيست، بگويم . اگر اين را گفته بودم، تو خود، آن را مى‏دانستى . تو آنچه را در نهان من است، مى‏دانى و من آنچه را در ذات توست، نمى‏دانم و به راستى كه تويى داناى نهان‏ها . من به آنها نگفتم مگر آنچه مرا فرمان دادى ، كه خداى را - كه مالك و مدبّر من و شماست - بپرستيد ، و تا در ميان آنها به سر مى‏برم، بر آنان گواه و نگاهبان باشم و چون مرا از ميان ايشان بر گرفتى، تو خود بر آنان نگاهبان باشى و تو بر هر چيزى گواهى . اگر عذابشان كنى، بندگان تو اند و اگر آنان را ببخشايى، باز هم تويى كه تواناى بى‏همتا و داناى باحكمتى) .
همچنين قرآن در آيات متعدّدى، مريم عليها السلام مادر عيسى عليه السلام، را چنين معرّفى كرده است : مادر عيسى ، مريم دختر عِمران بود . هنگامى كه مادر مريم به او باردار شد ، نذر كرد كه وقتى فرزندش به دنيا آمد ، او را در راه خدا آزاد كند تا در معبد، خدمت كند . او كه خيال مى‏كرد آنچه در شكم دارد پسر است ، وقتى وضع حمل كرد و معلوم شد فرزندش دختر است ، دچار اندوه و حسرت شد و با اين حال، او را «مريم» (يعنى «خادمه») ناميد . عمران ، پدر مريم ، پيش از تولّد او در گذشته بود . مادر مريم ، او را به معبد آورد تا به كاهنان - كه يكى از آنان زكريّا بود - بسپارد . ميان كاهنان بر سر عهده‏دار شدن سرپرستى مريم ، بحث و نزاع در گرفت تا سرانجام، تصميم گرفتند قرعه بزنند و قرعه به نام زكريّا در آمد و زكريّا سرپرستى مريم را به عهده گرفت . وقتى مريم به سنّ بلوغ رسيد ، زكريّا ميان او و كاهنان، پرده‏اى آويخت و مريم، پشت آن پرده، خداوند سبحان را عبادت مى‏كرد و كسى جز زكريّا نزد او رفت و آمد نمى‏كرد . هر وقتْ زكريّا وارد محراب مى‏شد ، نزد او غذايى مى‏ديد . از او پرسيد : اى مريم! اين غذا از كجاست؟ مريم گفت : از نزد خداست و خداوند، به هر كه خواهد، بى‏شمار، روزى


حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام
16

امام‏1 و از گواهان بر اعمال‏2 است؛ به آمدن محمد، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله، بشارت داده است؛3 در دنيا و آخرت، آبرومند و از مقرّبان است؛4 مصطفى‏5 و برگزيده و از صالحان است؛6 هر جا بود، با بركت بود ، و پاك و پاكيزه ، و نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خدا ، و نسبت به مادرش نيك‏رفتار ، و از هر گونه آفتى مصون و محفوظ بود7 و از كسانى بود كه خداوند به آنها كتاب و حكمت آموخت.8
اين ويژگى‏ها ، در واقع، مقامات و فضايل برجسته‏اى است كه خداوند ، عيسى عليه السلام را با آنها توصيف كرده و قدر و منزلت او را نشان داده است . اين صفات، دو دسته اند : يك دسته اكتسابى اند ، مانند عبوديّت و قُرب به حق ، و دسته ديگر، موهبتى الهى شمرده مى‏شوند .
از سوى ديگر ، قرآن، عيسى عليه السلام را از زبان خودش چنين معرفى مى‏كند :
(وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ءَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِى وَأُمِّىَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِى‏أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِى بِحَقٍ‏ّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِى نَفْسِى وَلَا أَعْلَمُ مَا فِى نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّمُ الْغُيُوبِ * مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّى وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّادُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِى كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى‏ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ شَهِيدٌ * إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ .9

1.ر . ك : آل عمران : آيه ۴۵ .

2.ر . ك : احزاب : آيه ۷ .

3.ر . ك : نساء : آيه ۱۵۹ ؛ مائده : آيه ۱۱۷ .

4.ر . ك : صف : آيه ۶ .

5.ر . ك : آل عمران : آيه ۳۳ .

6.ر . ك : انعام : آيه ۸۵ - ۸۷ .

7.ر . ك : مريم : آيه ۱۹ - ۳۳ .

8.ر . ك : آل عمران : آيه ۴۸ .

9.مائده : آيه ۱۱۶ - ۱۱۸ .

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 45546
صفحه از 321
پرینت  ارسال به