179
حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام

۲۸۱.عيسى بن مريم عليه السلام : به خدا سوگند كه دنيا در دل هيچ بنده‏اى ننشست مگر آن كه دلش به سه چيز از آن پيوست : مشغله‏اى كه رنج آن از او جدا نشود ؛ فقرى كه به بى‏نيازى دست نيابد ؛ و آرزويى كه به پايان نرسد . دنيا طالب است و مطلوب . پس كسى كه طالب آخرت است، دنيا در طلب او بر مى‏آيد تا آن كه روزى‏اش را از دنيا كامل دريافت كند ، و كسى كه طالب دنياست ، آخرت در طلب او بر مى‏آيد تا آن كه مرگ دررسد و گردنش را بگيرد .

۲۸۲.عيسى بن مريم عليه السلام : دنيا را به خواجگى نگيريد كه شما را به بردگىِ خود مى‏گيرد .

۲۸۳.عيسى بن مريم عليه السلام : به راستى به شما مى‏گويم : بنده ، هر اندازه هم بكوشد ، نمى‏تواند دو خواجه را خدمت كند و ناگزير، يكى از آن دو را بر ديگرى بر مى‏گزيند . همچنين خدادوستى، و دنيادوستى در شما جمع نمى‏شوند .

۲۸۴.عيسى بن مريم عليه السلام : دنيادوستى و آخرت‏دوستى، در دل هيچ مؤمنى جمع نمى‏شوند ، چنان كه آب و آتش در يك ظرف گرد هم نمى‏آيند .

۲۸۵.عيسى بن مريم عليه السلام- پيوسته به يارانش مى‏فرمود -: اى فرزندان آدم! از دنيا به سوى خدا بگريزيد ، و دل از آن بر كنيد ؛ زيرا كه نه شما شايسته آن هستيد و نه دنيا شايسته شما ، و نه شما در آن مى‏مانيد و نه دنيا براى شما . دنيا فريبكار و مصيبت‏بار است . فريب خورده، كسى است كه فريفته دنيا شود ، و زيان ديده، كسى است كه به دنيا اطمينان كند ، و كسى كه آن را دوست بدارد و بخواهدش ، هلاك مى‏شود . پس به سوى آفريدگارتان بازگرديد ، و از خداوندگارتان پروا داريد ، و از آن روزى بترسيد كه نه هيچ پدرى به كار فرزندش مى‏آيد ، و نه هيچ فرزندى به كار پدرش .
كجايند پدرانتان؟ كجايند مادرانتان؟ كجايند برادرانتان؟ كجايند خواهرانتان؟
كجايند فرزندانتان؟ فرا خوانده شدند و [دعوت حق را] لبّيك گفتند ، و به دل خاك سپرده شدند ، و با مردگان همسايه گشتند ، و در زمره از دست رفتگان درآمدند ، و از دنيا بيرون رفتند ، و از دوستان و عزيزان جدا گشتند ، و به آنچه پيش فرستاده بودند نيازمند شدند ، و از آنچه بر جاى نهادند ، بى‏نياز. پس چه قدر شما را پند دهند و باز دارند و شما همچنان غافليد ، غافل؟!
حكايت شما در دنيا حكايت ستوران است : همّ و غمّتان شكم و شهوتتان است . چرا پروا نمى‏كنيد از كسى كه شما را آفريده و به آن كه نافرمانى‏اش كند، وعده آتش [دوزخ ]داده ؟! حال آن كه شما كسى نيستيد كه تاب آتش داشته باشيد . و به آن كه از او فرمان‏بردارى كند، وعده بهشت و همجوارى با او در فردوس برين داده است . پس در رسيدن به اين جايگاه، رقابت كنيد و از اهل آن باشيد . نسبت به خود ، انصاف داشته باشيد . و با ناتوانان و نيازمندان خود ، مهربان و دلسوز بوده و به درگاه خدا خالصانه توبه كنيد ، و بندگانى نيك باشيد. نه از شمار شاهان متكبّر و نه از شمار فرعونان مغرور و سركشِ در برابر كسى كه آنها را مقهور مرگ ساخت . آن كه فرادست همه متكبّران عالم است ، و خداوندگار آسمان‏ها و زمين‏ها ، و خداى پيشينيان و پسينيان ، و مالك روز جزا ، كيفرش سخت است ، و عذابش دردناك . هيچ ستمگرى از چنگ او نمى‏رهد ، و هيچ چيزى از دستش نمى‏رود ، و هيچ چيزى از او دور و پوشيده نمى‏شود . علمش همه‏چيز را شمارش مى‏كند ، و او را در جايگاه خودش ، در بهشت يا دوزخ ، جاى مى‏دهد .
اى آدميزاد ناتوان! به كجا مى‏گريزى از كسى كه در تاريكى شبت و روشنايى روزت و در هر حالى از حالاتت تو را مى‏جويد؟ به راستى ابلاغ كرد آن كه اندرز داد ، و رستگار شد آن كه اندرز پذيرفت .


حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام
178

۲۸۱.عنه عليه السلام: وَاللَّهِ ما سَكَنَتِ الدُّنيا فِى قَلبِ عَبدٍ إِلَّا التاط قَلبُهُ مِنهَا بِثَلاث : شُغلٍ لَا يَنفَكُّ عَناهُ‏۱ ، وفَقرٍ لَا يُدرَكُ غِناهُ ، وأَمَلٍ لَا يُدرَكُ مُنتَهاهُ . اَلدُّنيا طالِبَةٌ ومَطلُوبَةٌ ، فَطالِبُ الآخِرَةِ تَطلُبُهُ الدُّنيا حَتّى‏ يَستَكمِلَ فِيها رِزقَهُ، وطالِبُ الدُّنيَا تَطلُبُهُ الآخِرَةُ حَتّى‏ يَجِي‏ءَ المَوتُ فَيَأخُذَ بِعُنُقِهِ.۲

۲۸۲.عنه عليه السلام: لا تَتَّخِذُوا الدُّنيا رَبَّاً فَتَتَّخِذَكُم لَها عَبِيداً .۳

۲۸۳.عنه عليه السلام: بِحَقٍّ أقُولُ لَكُم : إِنَّ العَبدَ لَا يَقدِرُ عَلى‏ أَن يَخدُمَ رَبَّينِ ، ولا مَحالَةَ أَنَّهُ يُؤَثِّرُ أَحَدَهُما عَلَى الآخَرِ وإِن جَهَدَ ، كَذلِكَ لَا يَجتَمِعُ لَكُم حُبُّ اللَّهِ وَحُبُّ الدُّنيا .۴

۲۸۴.عنه عليه السلام: لَا يَستَقِيمُ حُبُّ الدُّنيا وحُبُّ الآخِرَةِ فِي قَلبِ مُؤمِنٍ ، كَما لَا يَستَقِيمُ الماءُ والنّارُ فِي إِناءٍ .۵

۲۸۵.عنه عليه السلام- أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لِأَصحابِهِ -: يا بَنِي آدَمَ ، اهرُبُوا مِنَ الدُّنيا إِلَى اللَّهِ ، وأَخرِجُوا قُلُوبَكُم عَنها ، فَإِنَّكُم لَا تَصلُحُونَ لَها وَلَا تَصلُحُ لَكُم ، ولَا تَبقَونَ فِيها ولا تَبقَى‏ لَكُم ، هيَ الخَدّاعَةُ الفَجّاعَةُ ، المَغرُورُ مَن اغتَرَّ بِها ، المَغبُونُ مَنِ اطمَأَنَّ إِلَيها ، الهالِكُ مَن أَحَبَّها وأَرادَها ، فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُم ، واتَّقُوا رَبَّكُم ، واخشَوا يَوماً لا يَجزِي والِدٌ عَن وَلَدِهِ ، ولا مَولُودٌ هُوَ جازٍ عَن وَالِدِه شَيئاً .
أَينَ آباؤُكُم؟ أَينَ اُمَّهاتُكُم؟ أَينَ إِخوَتُكُم؟ أَينَ أَخَوَاتُكُم؟ أَينَ أَولادُكُم؟ دُعُوا
فَأَجابُوا ، وَاستُودِعُوا الثَّرى‏ ، وجاوَرُوا المَوتَى‏ ، وصارُوا فِي الهَلكى‏ ، وخَرَجُوا عَنِ الدُّنيا ، وفارَقُوا الأَحِبَّةَ ، واحتاجُوا إِلى‏ ما قَدَّمُوا ، واستَغنَوا عَمّا خَلَّفُوا ، فَكَم تُوعَظُون وكَم تُزجَرُونَ وَأَنتُم لاهُونَ لاهُونَ؟!
مَثَلُكُم فِي الدُّنيا مَثَلُ البَهائِمِ ، هِمَّتُكُم بُطُونُكُم وَفُرُوجُكُم ، أَما تَستَحيُونَ مِمَّن خَلَقَكُم وقَد وَعَدَ مَن عَصاهُ النّارَ ، ولَستُم مِمَّن يَقوى‏ عَلَى النّارِ؟ ووَعَدَ مَن أَطاعَهُ الجَنَّةَ ومُجاوَرَتَهُ فِي الفِردَوسِ الأَعلى‏ ، فَتَنافَسُوا فِيهِ ، وكُونُوا مِن أَهلِهِ ، وأَنصِفُوا مِن أَنفُسِكُم ، وتَعَطَّفُوا عَلى‏ ضُعَفائِكُم وأَهلِ الحاجَةِ مِنكُم ، وتُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوبَةً نَصُوحاً ، وكُونُوا عَبِيداً أبراراً ، ولا تَكُونُوا مُلُوكاً جَبابِرَةً ، ولا مِنَ العُتاةِ الفَراعِنَةِ المُتَمَرِّدينَ عَلى‏ مَن قَهَرَهُم بِالمَوتِ جَبّارِ الجَبابِرَةِ رَبِّ السَّماواتِ ورَبِّ الأَرَضِينَ ، وإِلهِ الأَوَّلِينَ والآخِرِينَ مالِكِ يَومِ الدّينِ ، شَدِيدِ العِقابِ ، أَلِيمِ العَذَابِ ، لا يَنجُو مِنهُ ظالِمٌ ، ولا يَفُوتُهُ شَي‏ءٌ ، ولا يَعزُبُ عَنهُ شَي‏ء ، ولا يَتَوارى‏ مِنهُ شَي‏ءٌ ، أَحصى‏ كُلَّ شَي‏ءٍ عِلمُهُ وأَنزَلَهُ مَنزِلَتَهُ فِي جَنَّةٍ أَو نارٍ .
ابنُ آدَمَ الضَّعِيفَ! أَينَ تَهرُبُ مِمَّن يَطلُبُكَ فِي سَوادِ لَيلِكَ ، وبَياضِ نَهارِكَ ، وفِي كُلِّ حالٍ مِن حالاتِك؟ قَد أَبلَغَ مَن وَعَظَ ، وأَفلَحَ مَنِ اتَّعَظَ .۶

1.في المصدر «غناه» ، والصواب ما أثبتناه كما في الدرّ المنثور.

2.تاريخ دمشق: ج ۴۷ ص ۴۲۹ عن شعيب بن صالح ، الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۱۲.

3.تفسير الفخر الرازي: ج ۲۲ ص ۱۳۶ ، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج ۱۹ ص ۳۳۰ ؛ تنبيه الخواطر: ج ۱ ص ۱۲۹ ، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۳۲۷ ح ۴۸.

4.تحف العقول: ص ۵۰۳ ، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۳۰۷ ح ۱۷.

5.البداية والنهاية: ج ۲ ص ۸۹ ، تاريخ دمشق: ج ۴۷ ص ۴۳۱ كلاهما عن سفيان الثوري ، إحياء العلوم: ج ۳ ص ۳۰۱ ؛ تنبيه الخواطر: ج ۱ ص ۱۳۱ ، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۳۲۷ ح ۵۱ .

6.الأمالي للصدوق: ص ۶۵۰ ح ۸۸۴ عن منصور بن حازم عن الإمام الصادق عليه السلام ، روضة الواعظين: ص ۴۸۹ عن الإمام الصادق عنه عليهما السلام ، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۲۸۸ ح ۱۳.

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه عيسي بن مريم عليهما السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 54680
صفحه از 321
پرینت  ارسال به