۲۹۳.عيسى بن مريم عليه السلام : واى بر دنيادار! چگونه مىميرد و آن را بر جاى مىنهد ، و از دنيا آسوده خاطر مىشود، ولى دنيا فريبش مىدهد ، و به آن اعتماد مىكند؛ ليك دنيا رهايش مىكند؟! واى بر فريب خوردگان دنيا ، كه آنچه را ناخوش مىدارند بر سرشان مىآورد ، و آنچه را دوست مىدارند، از آنها مىگيرد، و آنچه را بدان تهديدشان كرده است، نزدشان مىآورد!
۲۹۴.امام صادق عليه السلام : عيسى بن مريم عليه السلام بر آبادىاى مىگذشت كه مردم آن و پرندگان و چرندگانش ، همه مرده بودند . فرمود : «بدانيد كه اينها به عذاب مردهاند ؛ كه اگر [به مرگ طبيعى] مرده بودند، قطعاً يكديگر را به خاك مىسپردند» .
حواريان گفتند : اى روح و كلمه خدا ! دعا كن خداوند اينان را براى ما زنده گردانَد تا به ما گزارش دهند كه كردارهايشان چه بوده است [كه به عذاب دچار
شدهاند] تا ما از آن كردارها دورى كنيم .
عيسى عليه السلام به درگاه خداوندگارش دعا كرد . پس، از آسمان ندا آمد كه : «آنان را صدا بزن» . عيسى عليه السلام شبانه بر تپّهاى ايستاد و فرمود : «اى اهل اين آبادى!».
يكى از ميان آنان پاسخ داد كه : بله، اى روح و كلمه خدا !
فرمود : «واى بر شما ! كردارهاى شما چه بوده است؟!».
آن كس گفت : پرستش طاغوت و دنيادوستى ، و ترس اندك [از خدا] و آرزوى دراز ، و فرو رفتن در غفلت لهو و لعب .
فرمود : «دنيادوستى شما چگونه بود؟».
گفت : همانند محبّت و علاقه كودك به مادرش . هرگاه به ما روى مىآوَرْد، شاد و مسرور مىگشتيم ، و هر زمان به ما پشت مىنمود، مىگريستيم و اندوهناك مىشديم .
فرمود : «طاغوتپرستىتان چگونه بود؟».
گفت : از اهل گناهان، فرمانبردارى مىكرديم .
فرمود : «فرجام كارتان چه شد؟».
گفت : شب ، در سلامت خفتيم و صبحگاهان در هاويه بوديم .
فرمود : «هاويه چيست؟».
گفت : سجّين .
فرمود : «سجّين چيست؟».
گفت : كوههايى آتشين اند كه تا روز قيامت بر ما شعله مىكشند .
فرمود : «شما چه گفتيد و به شما چه گفته شد؟».
گفت : گفتيم : ما را به دنيا باز گردانيد تا [زين پس] به آن زهد ورزيم . به ما گفته شد : دروغ مىگوييد .
فرمود : «واى برتو! چرا از ميان اينها كسى جز تو با من سخن نگفت؟!».
گفت : اى روح خدا! بر آنها لگامهايى از آتش زده شده كه در دست فرشتگانى درشتخو و سختگير است ، و من در ميان ايشان بودم؛ ليك همانندشان نبودم ، و چون عذاب فرود آمد، مرا هم با آنان در بر گرفت . و اينك من با تار مويى بر لبه دوزخ آويزان گشتهام ، نمىدانم در آن فرو مىافتم يا از آن نجات مىيابم .
عيسى عليه السلام رو به حواريان كرد و فرمود : «اى دوستان خدا ! خوردن نان خشك با نمك
نيمكوب ، و خوابيدن در خرابهها بسى بهتر است اگر با عافيت دنيا و آخرت همراه باشد» .