تقليد - صفحه 553

۰.17209.معاني الأخبار عن سُفيانُ بنُ خالد : قالَ أبو عبدِ اللّه عليه السلام : يا سُفيانُ ، إيّاكَ و الرِّئاسةَ ، فَما طَلَبَها أحَدٌ إلاّ هَلَكَ ، فقلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، قد هَلَكْنا ، إذ ليسَ أحَدٌ مِنّا إلاّ و هُو يُحِبُّ أن يُذكَرَ و يُقصَدَ ، و يُؤخَذَ عَنهُ ! فقالَ : ليسَ حَيثُ تَذهَبُ إلَيهِ ، إنّما ذلكَ أن تَنصِبَ رجُلاً دُونَ الحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ في كُلِّ ما قالَ ، و تَدعُوَ الناسَ إلى قولِهِ . ۱

۰.17210.النِّهاية : «فيهِ : اُغدُ عالما أو مُتَعَلِّما و لا تَكُن إمَّعَةً» الإمَّعَةُ ـ بكسر الهمزة و تشديد الميم ـ : الذي لا رأيَ له فهو يتابع كلَّ أحدٍ على رأيِهِ ، و الهاء فيه للمبالغة ، و يقال فيه إمَّعٌ أيضا ، و لا يقال للمرأة : إمَّعَةٌ ... و قيل : هو الذي يقول لكلِّ أحدٍ : أنا مَعكَ ، و منه حديثُ ابنِ مسعودٍ رضى الله عنه«لا يَكونَنَّ أحَدُكُم إمَّعَةً . قيلَ : و ما الإمَّعَةُ ؟ قالَ : الذي يقولُ : أنا مَع الناسِ» . ۲

۰.17209.معانى الأخبار : امام صادق عليه السلام فرمود : اى سفيان! زنهار از رياست مدارى؛ زيرا هيچ كس در پى رياست نرفت، مگر اين كه هلاك شد. عرض كردم: فدايت شوم: پس همه ما به هلاكت در افتاده ايم؛ زيرا هيچ يك از ما نيست، جز اين كه دوست دارد اسمش برده شود و مردم به سراغ او بيايند و از وى علم و دانش بياموزند! حضرت فرمود: متوجّه نشدى، مقصود اين است كه مردى را بدون دليل عَلَم (بُت) كنى و هر چه گفت باور نمايى و مردم را به گفته هاى او دعوت كنى.

۰.17210.النهاية : در حديث آمده است: «يا دانشمند باش يا دانش آموز و اِمّعه مباش». اِمّعه ـ به كسر همزه و تشديد ميم ـ كسى را گويند كه از خود رأى و اراده اى ندارد و از نظر اين و آن پيروى مى كند. هاء در اين كلمه براى مبالغه است [نه تأنيث ]و به همين جهت اِمَّع نيز گفته مى شود و چنين نيست كه براى زن اِمّعة بگويند [بلكه اِمّع هم گفته مى شود زيرا هاء آن براى مبالغه است نه تأنيث]... بعضى گفته اند: امّعه كسى است كه به همه مى گويد: من با تو هستم. از اين معناست حديث ابن مسعود رضى اللّه عنه: «هرگز كسى از شما اِمّعه نباشد. گفته شد: امّعه چيست؟ فرمود: كسى كه مى گويد: من با مردم [و تابع جماعت ]هستم».

1.معاني الأخبار : ۱۸۰/۱.

2.النهاية : ۱/۶۷.

صفحه از 557