روايات تفضيل در اصول الکافي، هم ساز يا ناسازگار - صفحه 73

این رفتار، با شاد کردن خدا و رسول او برابر شده است۱ همین مطلب دال بر اهمیت موضوع است‏‏؛ چنان که متون دینی بر انجام این عمل بسیار تأکید نموده و به منظور تشویق افراد جامعه برای انجام آن، انواع پاداش‎ها را مطرح ساخنه است۲
علاوه بر این، ضرورت ایجاد سرور در قلب مؤمن را می‎توان در کارکردهای اجتماعی، روانی، اقتصادی و فرهنگی آن در جامعه مشاهده نمود. همه این احادیث در کنار یکدیگر، معرّف یک «مکتب اجتماعی» به معنای «یک سیستم واحد فکری اجتماعی عملی»۳ است. در حقیقت، عرضه این روایات، بازتابی از اوضاع اجتماعی عصر امامان علیهم السلام است که در اثر کنش‎ها و بده بستان‌های اجتماعی، متناسب با شرایط همان عصر صدور یافته‎اند. این بدان معنا نیست که مواردی از این دست در عصر غیبت کارآمدی خود را از دست داده باشند؛ چرا که رهنمود اهل بیت علیهم السلام اگر ناظر به رهنمودها و بیان حکم ثابت شرعی باشد، می‎توان از آن به عنوان قانون عام اجتماعی بهره برد؛ حتی اگر ناظر به حکم حکومتی هم باشد، در صورت تکرار شرایط صدور، قابل بهره‎گیری است۴
اما بررسی اختلاف میان‎ دو حدیثی که یکی «دعا» و دیگری «تحمید خداوند» را محبوب‏‏ترین عمل، می‎شمرد، به این سبب که هر دو در زمره اعمال عبادی قرار دارند و نیز به دلیل وحدت موضوع، ضروری است.
اهل بیت علیهم السلام در مواردی حمد و ثنای الهی را به عنوان دعای جامع به یاران خود آموزش داده‎اند۵ و در تبیین ضرورت آن گفته‎اند:
تحمید الهی علت تکمیل دعاست؛ به طوری که بدون آن، دعا ناقص می‏‏ماند۶.

1.الكافی، ج۲، ص۱۸۸، ح۱، ۶، ۹، ۱۴و ۱۵: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی جَمِیعاً، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وآله : مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللهَ».

2.همان، ص۱۸۹، ح۵: «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ، قَالَ: أَوْحَی اللهُ _ عَزَّ وَ جَلَّ _ إِلَی دَاوُدَ علیه السلام : إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عِبَادِی لَیَأْتِینِی بِالْحَسَنَةِ، فَأُبِیحُهُ جَنَّتِی، فَقَالَ دَاوُدُ: یَا رَبِّ! وَ مَا تِلْکَ الْحَسَنَةُ؟ قَالَ: یُدْخِلُ عَلَی عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ سُرُوراً وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ. قَالَ دَاوُدُ: یَا رَبِّ! حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَکَ أَنْ لَا یَقْطَعَ رَجَاءَهُ مِنْكَ» و ص۱۹۰، ح۸، ۱۰، ۱۲و۱۳. (در این زمینه ر.ک: همان، ج۲، ص۱۸۸-۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۳۲-۳۷۷؛ ثواب الاعمال، ص۱۳۴-۱۴۵،۱۵۰و۲۰۰؛ المؤمن، ص۵۱-۵۳).

3.. تکامل اجتماعی انسان، ص۱۱۴.

4.مناسبات جامعه شناسی و حدیث، ص۲۸.

5.. الکافی، ج۲، ص۵۰۳، ح۱.

6.همان، ج۲، ص۵۰۴، ح۶.

صفحه از 87