روايات تفضيل در اصول الکافي، هم ساز يا ناسازگار - صفحه 69

را به اتحاد در برابر دشمن، حمايت و ياري يکديگر با جان و مال و زبان و.‏‏..،‏‏آگاهي از احوال يکديگر با عيادت و ديدار، بذل مال و دستگيري از ضعفاي مؤمن تشويق فرموده و استمرار و بقاي شيعه را در برابر دشمنان تضمين نموده‌اند تا اندک بودن جمعيت شيعه و شرايط سخت تقيه و فشارهاي اقتصادي، باعث از هم پاشيدن هويت شيعي نگردد. البته در ضمنِ آن به آموزش حقوق واجب‎ پيروان در برابر امامان عليهم السلام و از جمله، آموزش اطاعت پذيري از ايشان عليهم السلام نيز پرداخته‌اند تا با تبيين نقش محوري اهل بيت عليهم السلام در جامعه در انديشه برپايي حکومت جهاني اسلام، به رهبري امامان اهل بيت عليهم السلام باشند. شاهد مدعا، رواياتي است که در خصوص صفات شيعه ذکر شده است۱
روايت ششم، دعا را برترين عبادت، توصيف نموده است و در جاي ديگري، دعا مغز عبادت است: «الدعاء مخ العبادة»۲ البته معلوم است که هر دعايي عبادت است، اما هر عبادتي لزوماً دعا نيست؛ يعني رابطه ميان اين دو عموم و خصوص مطلق است. حال، سؤال اين است که چرا در ميان ديگر عبادات، دعا برترين عبادت خوانده شده است؟ شايد بتوان پاسخ را از دل خود احاديث، بيرون کشيد.
در روايات کتاب «الدعاء» در اصول الکافي، دعا به «سلاح مؤمن»،۳ «سلاحي که نافذتر از نيزه آهنين است»۴ ، «ستون دين و نور آسمان‌ها و زمين»۵ ، «کليدهاي نجات و گنجينه‏‏هاي رستگاري»۶ و « سپر مؤمن»۷ توصيف شده است. از اين ميان، تنها عبارت توصيفي «ستون دين» در خصوص نماز۸ و «سپر مؤمن» در خصوص تقيه۹ به کار رفته و بقيه اوصاف در شأن دعا ذکر شده است که با توجه به اين نکته مي‎توان به جايگاه دعا در ميان ساير عبادات پي برد.
از سوي ديگر، شايد بتوان وجه برتري دعا در ميان ساير عبادات را در آثار و پيامدهاي روحي آن دانست که عبارت از آرامش درون۱۰ يا تقرب به

1.الکافی، ج۲، ص۴۷- ۴۹، ح۱، ۳ و ۴ و ص۱۷۲، ح۹.

2.عدة الداعی، ص۲۹ و۴۰.

3.. الکافی، ج۲، ص۴۶۶، ح۱، ۳ و ۵.

4.. همان، ص۴۶۷، ح۶ و ۷.

5.. همان، ص۴۶۶، ح۱.

6.. همان، ص۴۶۶، ح۲.

7.. همان، ص۴۶۷، ح۴.

8.. التهذیب، ج۲، ص۲۳۷، باب فضل الصلاة، ح۵.

9.. الکافی، ج۲، ص۲۲۱، باب التقیه، ح۲۳.

10.. سوره رعد، آیه۲۸: «أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».

صفحه از 87