اعمال در تقسیمبندی فقهی، خود به امور واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح تقسیم میشود. از این رو، واضح است که (در این پژوهش) اعمال به قرینه وجود «افضل»، دربر دارنده اعمال صالح خواهد بود، نه اعمال ناصالح. نیز واضح است که عبادت در دایره اعمال صالح (واجب یا مستحب) وارد است. در نتیجه، میتوان چنین استنباط نمود که هر عبادتی عمل است، اما هر عملی عبادت نیست. در نتیجه، میتوان رابطه میان عبادت و عمل را عموم و خصوص مطلق دانست. البته باید توجه داشت که دایره عبادت از اعمال جسمانی فراتر میرود و افعالی چون تفکر و یا نیت انجام کار صالح که خود عملی از نوع اعمال جوانحی است را نیز در برمیگیرد.
همچنین باید اشاره کرد که تأمل در نسبت میان عبادت و عمل، تنافی میان روایات «افضل العبادة» و «افضل الاعمال» و یا میان اخبار «احب العبادة» و «احب الاعمال»
را برطرف میسازد؛ به عنوان مثال، روایتی که «تفکر در باره خدا» را «افضل العبادة» توصیف نموده است، با روایتی که «معرفت به خدا» را «افضل الاعمال» دانسته است، هماهنگ است؛ زیرا نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است. گذشته از این که تحصیل معرفت خود یک عبادت است، مصداق عمل هم خواهد بود و تفکر هم مقدمه معرفت است.
سنجش نسبت «افضل» با «احب»
گر چه تبيين نسبت ميان «افضل» و «احب» اندکي دشوار است، اما ميتوان گفت که اين دو واژه به لحاظ مفهومي، متفاوت از يکديگرند؛ زيرا فضل _ که ضد نقص است _۱ در سه معنا استعمال ميشود:
الف. معروف،۲ ب. فزوني،۳ ج. عطيه، احسان و رحمت۴ افضل از مشتقات اين واژه و به معناي غلبه در فضيلت يا زيادي در يک صفت و به معناي برتر بودن است، در حالي که «احب» از ريشه حب، ضد بغض۵ به معناي تمايل نفس به يک شيء است۶ حب در قالب اسم تفضيلي آن نشان از بالاترين درجه از دوستي
1.. جمهرة اللغه، ج۳، ص۴۷؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۵۲۴
2.. تهذیب اللغه، ج۴، ص۱۵۹؛ العین، ج۷، ص۱۴۳
3.. المفردات، ص۶۳۹.
4.قاموس قرآن، ج۵، ص۱۸۲.
5.. العین، ج۳، ص۳۱.
6.الطراز الأول، ج۱، ص۳۷۸.