_ کتاب نوادر الحکمه خود دايرة المعارفي از فرهنگ شيعه بود و بسياري از مشکلات علمي با رجوع به آن حل ميشد. از اين رو، دانشمندان قم به آن «دَبَّة الشبيب» ميگفتند.۱ حکايت اين اصطلاح، آن است که عطاري در ري به نام شبيب زندگي ميکرده که دبهاي خانه خانه (داراي بيوت و شايد ابواب متعدد) داشته که همه چيز در آن پيدا ميشده است. کتاب نوادر الحکمه اشعري قمي را به دليل تنوع موضوعي و گسترهاي که در آن وجود داشته، به آن تشبيه کردهاند.۲
_ اين کتاب از چنان شهرتي برخوردار بوده که احمد بن محمد بن يحيي را با عنوان صاحب نوادر الحکمه ميشناختهاند.۳
_ اين کتاب از منابع کتب اربعه شيعه بوده و حتي شيخ صدوق در باره اعتبار اين کتاب ميگويد:
آنچه محمد بن احمد بن يحيي در جامع (کتاب نوادر) خود، در معناي رؤيت (بحث ديده شدن خداوند) ميگويد، صحيح است و کسي نميتواند تکذيب کند، مگر آن که او، تکذيب کننده حقيقت يا جاهل به حقيقت باشد.۴
_ اين کتاب تا زمان شيخ صدوق و طوسي و نجاشي (قرن چهارم و پنجم) وجود داشته است، اما بعد از آن دستخوش حوادثي شد؛ به طوري که نقل ابن طاووس از آن به واسطه المرشد شيخ صدوق است.۵
_ قبول روايات مرسل و نقل از افراد ضعيف اشکالي است که بر محمد بن احمد بن يحيي وارد شده است. نجاشي و ديگران گفتهاند:
او روايات مُرسل را ميپذيرفته و از افراد ضعيف و غير موثق حديث نقل ميکرده و اين نشانه بي مبالاتي و عدم دقت او در نقل حديث است.۶
البته بايد يادآور شد که اين ايرادي بر شخص محمد بن احمد نيست، بلکه اشکالي بر مبناي علمي اوست.
1.. رجال النجاشی، ص۳۴۹.
2.. همان.
3.. فقه الرضا علیه السلام ، ص۲۵؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۵۶؛ رجال الطوسی، ص۴۳۸.
4.. التوحید، ص۱۲۰.
5.. اقبال الاعمال، ج۳، ص۲۶۳.
6.. رجال النجاشی، ص۳۴۸.