دفاع از حديث(3) - صفحه 110

الائمّة) و بصائر الدّرجات(جزء اوّل، باب 18و19، ص37و38) و ديدن روايات فراوانى كه در اين ابواب در تفسير دو آيه «فاسئلوا أهل الذّكر» و «إنّه لذكر لك ولقومك» رسيده است ۱ ، با توجّه به بيانات گوناگونى كه در اين روايات از سوى ائمه(ع) ارائه شده، اين اطمينان را به انسان مى بخشد كه اين چند روايت(در كافى و تفسير برهان) كه مى گويند «رسول اللّه الذّكر»، حتماً تفسير شايسته و توجيه بايسته اى دارند و تنها بايد كوشيد تا رمز و راز آن را يافت.
روشن است وقتى كه قرآن براى رسول اللّه ذكر بود(به آن معنى كه گذشت)، رسول هم مى شود ذكر(دقت شود). وقتى قرآن كه ابزار ذكر و هدايت انسان هاست در اختيار رسول اللّه قرارگرفت، رسول هم(با اين قرآن) مى شود ذكر؛ او هم آگاه ساز و هدايت گر مردم مى شود. آيه مى گويد كه قرآن ذكر است براى پيامبر؛ نتيجه اش اين است كه پيامبر هم ذكر است براى مردمان(همانگونه كه قرآن ذكر است)؛ و ما در تفسير اين آيه مى توانيم بگوييم پس رسول، ذكر است …

نكته ديگر

چون دو آيه، همسو و هم جهت است، به هنگام تفسير يك آيه، آيه ديگر هم گويا در برابر امام و مفسّر تابلو شده است و مورد توجّه و عنايت است. به اين شكل، اگر امام در تفسير «وإنّه لذكر لك …» بگويد: «پيامبر، ذكر است و اهل بيت او، اهل ذكر و بايد از آنان پرسيد»، سخن صحيحى است و مشكلى ندارد(دقت شود).

نتيجه گيرى

در پايان، جهاتى كه در توجيه و تفسير درست اين روايت و پذيرش آن موثر است و در بالا به آن اشاره رفت، فهرست مى شود:
1ـ دقت و تلاش در فهم درست آيه بر مبناى تفسير امامان(ع).
2ـ اين محتوا كه مورد اشكال قرارگرفته، تنها در يك روايت كافى

1.نگاه به اين ابواب و تأمّل در روايات(براى فهم درست اين روايت) مورد تأكيد ماست.

صفحه از 117