دفاع از حديث(3) - صفحه 113

السّاحر ومن المقطوع به أنّ السّحر ليس بأعظم من الكبائر ومن الارتداد مع قبول التّوبة من المرتدّ ومرتكبها؛ ودعوى عدم فرض التّوبة فى الرّواية يدفعها قوله «فصامت المرأة نهارها وقامت ليلها وحلقت رأسها وليس المسوح»؛ حيث انّ ظهوره فى التّوبة غير قابل للإنكار.
ما در اينجا لازم مى دانيم، ابتدا متن روايت را از من لايحضره الفقيه نقل كنيم و آنگاه بنگريم كه آيا اين روايت، مخالف قرآن است يا اين كه مفهوم صحيح و مقبولى دارد. در اين نگاه، به بحث سندى نمى پردازيم.

متن روايت

۰.من لايحضره الفقيه(ج۳، ص۲۸۲) باب عقوبة المرأة على أن تسحر زوجها:روى اسماعيل بن مسلم عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن آبائه(عليهم السّلام) قال: قال رسول اللّه(صلّى اللّه عليه وآله) لامرأةٍ سألته أنّ لى زوجاً وبه علىّ غلظة وإنّى صنعت شيئاً لأعطفه علىّ، فقال لها رسول اللّه(صلّى اللّه عليه وآله): اُفّ لكِ كدّرت البحار وكدّرت الطّين ولعنتك الملائكة الأخيار وملائكة السّموات والأرض. قال: فصامت المرأة نهارها وقامت ليلها وحلقت رأسها ولبست المسوح، فبلغ ذلك النّبى(صلّى اللّه عليه وآله) فقال: إنّ ذلك لايقبل منها. ۱

حضرت آيةاللّه حاج شيخ جواد تبريزى(دام ظلّه العالى) معتقدند كه از جمله «فصامت …» استفاده مى شود كه زن از عمل زشت خود(سحر و جادوى شوهر) توبه كرده و پشيمان شده است و در چنين فرضى، ديگر جا ندارد گفته شود «إنّ ذلك لايقبل منها … اين روزه دارى و شب زنده دارى و زهدپيشگى، از او قبول نمى شود». مگر اين كه بگوييم توبه كسى كه سحر مى كند، قبول نيست و اين هم مخالف قرآن كريم است؛ چراكه حتّى

1.اين روايت، با همين مضمون، در مستدرك الوسائل، ج۱۳، ص۱۰۶، از جعفريّات نقل شده است.

صفحه از 117