دفاع از حديث(3) - صفحه 119

نقل شده، نمى تواند با اين پنج روايت كه داستان اعتبار آن را هم اكنون شنيدى، به مقابله برخيزد.
بگذريم كه تنها در اين روايت آمده است: «… وعلّمها اهلها …» ۱ و اين قابل تخصيص است؛ چراكه «اهل» شامل زن و فرزندان مى شود و به علاوه، در روايت سكونى، آموزش سوره يوسف به دختران جوان، مكروه شناخته شده بود؛ ولى شايد براى زنان مسنّ و يا شوهركرده، چنين كراهتى نداشته باشد.
در هر صورت، اگر تعارضى هم شكل گيرد، ترجيح قطعاً با مجموعه روايات پنجگانه است، نه يك روايت مرسل.
3ـ و امّا نسبت به درس آموز بودن سوره يوسف براى زنان(بويژه دختران جوان)، ما معتقديم كه اين سخن تقريباً اجتهاد در برابر نص است. روايت مى گويد: «فإنّ فيها الفتن» ۲ و ما در اين ارتباط به كلام اوّل تفسير نمونه معتقديم، آنجا كه مى نويسد:
شايد به اين دليل كه آيات مربوط به همسر عزيز مصر و زنان هوسباز مصرى، با تمام عفّت بيانى كه در آن رعايت شده، براى بعضى از زنان تحريك كننده باشد.
آرى سوره يوسف(ع) با اين كه در ترسيم، كمال عفّتمندى را رعايت كرده، ولى باز ممكن است موجب لغزش دختران جوان شود و دقّت دين، ايجاب مى كند كه دختر جوان را از خواندن اين سوره برحذر دارد و سوره مناسب با حال او را به او توصيه كند.
در پايان، به نظر مى رسد كه با اين بيان كوتاه، كاملاً شبهات سه گانه تفسير نمونه درباره اين دسته از روايات، پاسخ گرفته است و مشكلى در پذيرش اين روايات نداريم و شايسته است خانم ها(و بويژه دختران جوان) از سوره نور بيشتر نور بگيرند.

1.مستدرك، ج۴(باب۴۴) ص۳۴۲: «الطّبرسى فى مجمع البيان، عن أبىّ بن كعب عن النّبى(ص) قال: علّموا أرقّاءكم سورة يوسف، فإنّه أيّما مسلم تلاها وعلّمها أهله وما ملكت يمينه هوّن اللّه عليه سكرات الموت وأعطاه القوّة إن لايحسد مسلماً».

2.كافى، ج۵، ص۵۱۶، روايت۲

صفحه از 117