13
دو فصلنامه علمي تخصصي حديث حوزه 3

بالقوّه، باید کلّ آیات را بتوانند ارزیابی کنند تا این حدیث را بر کل قرآن عرضه کنند؛ آن‌گاه معلوم می‌شود این حدیث درست است یا درست نیست.
بنابراین، همان گونه که یک «مفسر» هیچ چاره‌ای ندارد، مگر این‌که در خدمت «حدیث» باشد، یک «محدّث» هم هیچ چاره‌ای ندارد، مگر این‌که در خدمت «قرآن» باشد، چراکه هم «حسبنا کتاب‌الله» و هم «حسبنا السنّة» باطل است.
اگر کار جمعی انجام شود، می‌توان به آسانی در خدمت قرآن‌کریم بود؛ بدین‌سان که سوره‌های قرآن بین افراد تقسیم شود و آن‌گاه هرکس با مطالعه تمام تفسیرهای مربوط به آن سوره، در آن سوره متخصص شود. چنین فردی می‌تواند موافق‌بودن یا مخالف‌بودن چند روایت را با آن سوره بیان دارد، چون اگر کسی حتی صد سال هم در خدمت قرآن‌کریم باشد و بگوید من به تنهایی احاطه دارم و کلاً می‌توانم بگویم که این روایت مخالف با قرآن است یا نیست، خیلی سخت است؛ شدنی نیست. اما در یک پژوهش و کار جمعی، شدنی است؛ یعنی کسی با سوره «اعراف» یا با تمام بحث‌های مربوط به سوره «انعام» آشنا شود؛ چراکه اولاً، خودش تفاسیر و آیات سوره مربوطه را مطالعه کرده است؛ ثانیاً، آن مباحث را مباحثه کرده است؛ ثالثاً تدریس کرده است؛ رابعاً، همه این مباحث را جمع‌بندی کرده است. و آن‌گاه اگر یک حدیث یا چند تا حدیث را به ایشان دادند و گفتند: آیا این مخالف با سوره «انعام» است یا خیر؟ می‌تواند نظر و فتوا بدهد. کار را می‌توان به این سبک به سامان رساند. در این‌جا باید توجه داشت که عرضه تمام روایات بر کتاب الهی اهمیت دارد، چه معارض داشته باشد، چه نداشته باشد».

4)ضرورت ارزیابی روایات غیرفقهی

پایان‌بخش سخنان حضرت آیةالله جوادی درباره ضرورت ارزیابی روایات در دوره معاصر بود. ایشان چنین بیان داشتند: «الآن ما در مقطع سوم از مقاطع سه‌گانه اعتبار حدیث هستیم. در مقطع اول این بود که راویان باید «عادل» باشند. بعد دیدند که نه، لازم نیست عادل باشند، همین که «موثق» باشند و حتی شیعه دوازده‌امامی هم نبودند، اما گزارش‌گران صادقی هستند، کفایت می‌کند و در این مرحله از «عدل» به «ثِقه» رسیدند؛ این مقطع دوم.
در مقطع سوم، روایات اگر «موثوق‌الصدور»، می‌شد، حجّیت می‌یافت؛ یعنی اگر روایتی ضعیف بود و اصحاب و فقها به آن عمل کرده‌اند، خیلی‌ها به این بها می‌دهند.


دو فصلنامه علمي تخصصي حديث حوزه 3
12

3) طرح کلان عرضه بر قرآن

مفسر بزرگ قرآن حضرت آیةالله جوادی‌آملی، در بخش سوم سخنانشان، نخست به جایگاه قرآن و عترت پرداخته، سپس رابطه این دو یادگار نبوی را برنموده و در پایان این بخش، طرحی کلان و جمعی را در جهت چگونگی عرضه روایات بر قرآن در عصر حاضر بیان داشتند. خلاصه‌ای از فرمایشات ایشان را می‌خوانیم:
«آن‌چه عِدل قرآن‌کریم است «عترت» است، نه «حدیث». این چهارده معصوم علیهم السلام چهارده قرآن‌اند. همه ایشان معصوم بوده و به حق سخن می‌گویند. آنان عِدل قرآن‌کریم هستند. اما «روایت»، عِدل قرآن نیست. مرحوم کلینی و دیگران نقل کرده‌اند که: «مانند قرآن کسی سخن نمی‌گوید، ولی مثل ما و به نام ما، احادیث جعل می‌کنند. مرحوم مجلسی می‌فرماید: چه این حدیث نبوی:«قَدْ کَثُرَتْ‏ عَلَیَّ‏ الْکَذَّابَة»۱ ثابت باشد و چه این حدیث جعلی باشد، معلوم می‌شود به نام پیغمبر حدیث جعل می‌کنند.۲
لذا دو طایفه از نصوص مطرح است؛ یک طایفه مربوط به نصوص علاجیه است که اگر دو روایت متعارض بودند، تشخیص حجت از لاحجت، به این است که بر کتاب خدا عرضه کنید؛ هر چه مخالف کتاب بود حجت نیست و مطرود است و هر چه مخالف نبود حجت است. موافقت کتاب شرط نیست، ولی مخالفت کتاب، مانع است. این نصوص علاجیه است.
طایفه دیگر روایاتی است که می‌فرماید: چون به نام ما دروغ جعل می‌کنند، هر روایتی که از ما نقل کردند بر قرآن‌کریم عرضه کنید.۳ با توجه به این دو دسته روایات، جمع شما [حدیث‌پژوهان] باید در مشهد و محضر کل قرآن باشد؛ یعنی این بزرگواران بالفعل یا

1.. الکافی، ج۱، ص۶۲، ح۱.‏

2.. قوله علیه السلام قد کثرت على الکذابة: بکسر الکاف و تخفیف الذال مصدر کذب یکذب أی کثرت علی کذبة الکذابین، و یصح أیضا جعل الکذاب بمعنى المکذوب، و التاء للتأنیث أی الأحادیث المفتراة، أو بفتح الکاف و تشدید الذال بمعنى الواحد الکثیر الکذب، و التاء لزیادة المبالغة، و المعنی کثرت علی أکاذیب الکذابة أو التاء للتأنیث، و المعنى کثرة الجماعة الکذابة و لعل الأخیر أظهر، و على التقادیر الظاهر أن الجار متعلق بالکذابة، و یحتمل تعلقه بکثرت على تضمین أجمعت و نحوه، و هذا الخبر على تقدیری صدقه و کذبه یدل على وقوع الکذب علیه صلی الله علیه وآله ‏. مرآةالعقول، ج۱، ص۲۱۱. علامه‌مجلسی می فرماید اگر این حدیث: «قد کثرت علی‏ الکذابة»؛ ثابت شد، یعنی پیغمبر صلی الله علیه وآله چنین چیزی فرموده است و معلوم می‌شود به نام آن حضرت سخنانی جعل می‌کنند و اگر این حدیث جعل و دروغ باشد، خوب همین حدیث را به نام پیغمبر جعل کرده‌اند. می‌فرماید این حدیث چه درست باشد چه نادرست، معلوم می‌شود به نام پیغمبر چیزهایی جعل می‌کنند.

3.عیون‌اخبار‌الرضا، ج۲،ص۲۱.‏

  • نام منبع :
    دو فصلنامه علمي تخصصي حديث حوزه 3
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1390
    سردبیر :
    غلامعلي، مهدي
    صاحب امتیاز :
    مرکز تخصّصي علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    فاطمي‌ منش، علي
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    Hadith.info@gmail.com
    مدیر مسئول :
    الهادي(خوشنويس)، جعفر
تعداد بازدید : 24585
صفحه از 199
پرینت  ارسال به