جدّی ماست. قرآن را بیروایت معنا کنیم، شدنی است؟! روایت را بی سند معنا کنیم؟! اگر قرآن را بی روایت معنا کنیم، بخش کلیات و اخلاقیات عمومی از آن در میآید. حالا شما بخواهید بگویید این آیه: (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ الله) مربوط به وجود مبارک حضرتامیر است، سند میخواهد. این چهار بخش، بسیار نیازمند تلاش است؛ یعنی در روایات تفسیری، مقتل، تاریخی و اخلاقی کار نشده است و جمع شما میتواند خروجی پربرکتی داشته باشد؛ یعنی روایات فقهی را کمتر کار کنید؛ برای این که خیلیها روی آن کار کردهاند. یک گروه کمتری متوجه آن بشوند؛ اما در اینگونه روایتها کار شود. همچنین روایتهایی که مربوط به حکومتها و نظامها است؛ برخورد ائمه با نظامها، برخورد ائمه با حکومتها و... . در این موارد باید بیشتر کار شود، چرا که بالأخره این دسته از روایات هم حجتاند.
مهمترین اصل که قرآنکریم است، هیچ ممکن نیست بدون روایات پیش برود. انسان به کمک آیات، مطلبی را تا حدودی به دست میآورد اما بالأخره این آیه چه میخواهد بگوید و مربوط به چه کسی است؟ با روایت مرسل هم که نمی شود حل کرد. این است که ان شاء الله به لطف الهی اگر بر بال ملائکه نشستهاید _ چه این که نشستهاید _ و ان شاء الله از «جهت» پرواز کردید _ چه این که میکنید به لطف الهی _ رهآوردهای فراوانی دارد که هم ما متنعّم میشویم، هم نظام و جامعه متنعّم میشود و هم حشر شما با اولیای الهی خواهد بود».
این جلسه با خیرمقدم مجدد حضرت آیةالله جوادی آملی به حضار و دعای خیر ایشان، پایان یافت.