با اصلاح غلط المحدثين در الجامع فی غريب الحديث
محقق در مورد اين کتاب هم، مانند کتاب اصلاح الغلط ابیعبيد عمل کرده است. اضافه بر این که وی بيان کرده، که خطّابی در اين اثر خود در بيان خطاها و اشتباهات محدثان از ابو عبيد و ابن قتيبه بهره گرفته است ۱.
نمود الفائق در الجامع
شيوه محقق در اين کتاب نيز مانند کار وی در غريب الحديث ابن قتيبه و ابو عبيد است؛ اما مواردی را که ابن اثير از الفائق ذکر نکرده، بسی بيش از مقداری است که وی از کلام ابو عبيد و ابن قتيبه نياورده است؛ زيرا چه بسا زمخشری واژهای را در غير محل خود شرح داده است که ابن اثير بر آن دست نيافته است. نيز نسخه الفائق _ که در النهایه از آن استفاده شده _ پر غلط و مصحّف بوده است. ابو عبدالله، عبد السلام علّوش در اين کار خود همه اين نواقص را بر طرف کرده است ۲.
ساير کتابها
در الجامع فی غريب الحديث از ساير کتابها هم استفاده شده است؛ چراکه ابناثير در النهايه به اين کتابها هم توجه داشته است. کار محقق نسبت به اين کتابها عبارت است از:
1. بيان اختلاف متون، هر چند اختلاف به واژه شرح داده شده، مربوط نباشد ۳؛
2. آگاهی دادن نسبت به الفاظی که مصنف آنها به دليلی در غير ماده خودش، شرح کرده است؛ ولی در محل خود به آن توجه نداده است؛
3. بيان اختلاف شرح مصنف با ابن اثير؛
۴. نقل اصل غالب احاديث به گونهای که روايت در آن آمده، دانسته شود.
۵. افزودن واژههای غريب و شرح آنها در احاديثی که ابن اثير و ديگران متعرض آن نشدهاند که منابع حديثی استفاده شده عبارتاند از: صحيح البخاری، صحيح مسلم، مسند احمد، مسند ابو يعلی، مسند بزاز، سنن الترمذی، سنن النسایی، سنن ابو داود، سنن ابن ماجه، معاجم طبرانی و الموطأ مالک ۴؛
۶. ابن اثير گاه در شرح حديثی در جامع الأصول مطلبی اضافه بر شرح خود در النهايه دارد که علّوش اين زيادتی را در اين کتاب ذکر کرده است ۵.
نتیجه
از آنجا که فهم واژههای نامأنوس در حدیث ما را به فهم اصیل حدیث رهنمون میکند، بنا بر این، آشنایی با کتابهای این موضوع یاری رسان دانشپژوهان حدیثی است. پس کتاب شناسی در