الف. دلایل وقوع معراج در قرآن
آیاتی از قرآن که به معراج اشاره دارد، دلیل محکمی بر وقوع معراج است:
(سُبْحَانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنرُِيَهُ مِنْ ءَايَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير)۱
در مصداق مسجد الاقصی میان مفسران اختلاف است. برخی۲ آن را بیت المقدس و برخی۳ آن را بیت المعمور میدانند. همچنین در برخی از روایات، بیت المقدس۴ و در روایتی بیت المعمور۵ آمده است. شاید اختلاف مفسران نیز از روایات، به وجود آمده باشد.
به چند دلیل میتوان مراد از مسجد الاقصی را بیت المقدس دانست:
پس از بیان واقعه معراج، قریش به دلیل این که بیت المقدس را میشناختند، از پیامبر صلی الله علیه وآله توصیف بیت المقدس را میپرسیدند تا درستی یا نادرستی ادعای پیامبر مشخص شود ۶. همچنین در بسیاری از روایات،۷ به طور صریح، مراد از مسجد الاقصی، بیت المقدس بیان شده است و روایتی۸ که از بیت المعمور سخن میگوید، نیز از نظر سند و محتوا صحیح نیست و در صورت صحت، مقصود حضرت این بوده که منتهای معراج، بیت المقدس نیست و تا آسمانها و بیت المعمور ادامه داشته است ۹.
در هر صورت، با توجه به ظاهر آیه، ابتدای معراج از مسجد الحرام بوده است. پس لزومی ندارد که آن را تأویل کنیم ۱۰. بنا بر این، تنها به کمک روایات میتوان به سیر دوم این سفر آسمانی پی برد و این آیه را دلیلی بر وقوع معراج دانست.
آیاتی از سوره نجم نیز به روشنی، بر وقوع «معراج» دلالت دارد و حضرت علی علیه السلام نیز برای اثبات معراج از این آیات استفاده کرده است.۱۱
1.اسراء/۱
2.. برخی به قرینه «الذی بارکنا حوله» مراد از مسجد الاقصی را بیتالمقدس و کلمه «أقصی» را از «قصو» به معنای دور میدانند و به این دلیل که آن مسجد به محل زندگی رسول خدا و مخاطبان او خیلی دور بود «أقصی» نامیده شده است ( المیزان، ج۱۳، ص۷؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۱؛ التبیان، ج۶، ص۴۴۶).
3.. تفسیر القرآن و العقل، ج۳، ص۱۲۱، به نقل از معراج دیدگاه قرآن و روایات، ص۲۹-۳۰.
4.. الصافی، ج۳، ص۱۶۷؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۱۹-۳۳۲.
5.. بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۹۴، ح۴.
6.همان
7.المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲۱ _ ۲۰
8.همان، ص۳۲
9.. «و اما الرّد علی من انکرالمعراج، فقوله تعالی: «و هو بالافق الاعلی...» الی قوله: «عندها جنه المأوی» فسدره المنتهی فی السماء السابعه...» (بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۹۱-۲۹۲).