اما اگر مدلول روایات بالا را بپذیریم، قرار گرفتن در افق اعلای آسمان نیاز به عروج دارد؛ چون اگر مرجع ضمیر در «هو بالافق الاعلی» پیامبر صلی الله علیه وآله باشد و معنای «افق اعلی» همان باشد که بیشتر مفسران ذکر کردهاند،۱ پس این آیات میتواند با توجه به تفسیر دوم، دلیل دیگری بر معراج پیامبر صلی الله علیه وآله باشد.
شاید مفسران آن را به دلیل جسمانی دانستن خداوند در تفسیر نزدیک شدن پیامبر به ذات خداوند نمیپذیرند؛ زیرا او نه جسم است و نه مکان دارد.۲ اما اگر آیات را یک نوع شهود و قرب خاص معنوی تفسیر کنیم، این مشکل حل میشود. خدا را میتوان از راه دل و عقل مشاهده کرد.۳ مشاهده از راه دل، برای اولیاء الله با مراتب و درجات مختلف رخ میدهد و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله با این که دارای مقام شهود بود، در طول عمر مبارکش دو مرتبه چنان اوج گرفت که به مقام «شهود کامل» رسید: یکی در آغاز بعثت و دیگری به هنگام معراج ۴. بنا بر این، تفسیر دوم صحیحتر و با روایات نیز سازگارتر است.
آیات دیگری را نیز میتوان دلیل معراج دانست: (وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَة أُخْری* عِندَ سِدْرَة المُْنتَهی* عِندَهَا جَنَّة المَْأْوی)۵. اگر چه همان دو گونه تفسیر و ابهام در اینجا نیز وجود دارد، اما در اینجا با هر دو دیدگاه میتوان معراج را اثبات کرد، به خصوص اگر روایات مربوط به سدره المنتهی را مورد توجه قرار دهیم.
طبق تفسیر اول، این واقعه با استناد به روایات،۶ در شب معراج اتفاق افتاد و جبرئیل بار دیگر با چهره اصلی خود به رسول الله صلی الله علیه وآله در سدره المنتهی نزدیک شد ۷.
و طبق تفسیر دوم، پیامبر صلی الله علیه وآله در شهودی باطنی ذات پاک خدا را در قلبش مشاهده کرد و به شهود کامل رسید. در شهود باطنی خطایی راه ندارد؛ چون از طریق استدلال نیست تا در مقدمات
1.زمخشری: «و هو مطلع الشمس» (الكشاف، ج۴، ص۴۱۹)؛ علامه طباطبایی: «...و الظاهران المراد به افق الاعلی من السماء...» (المیزان، ج۱۹، ص۲۸)؛ بالافق الاعلی، یعنی آسمان دنیا به هنگام معراج (التبیان، ج۹، ص۴۲۲).
2.. انعام/۱۰۳: «لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ...»؛ بقره/۱۱۵: «...فَأَینَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ الله...»؛ حدید/۴: «...وَ هُوَ مَعَكمُْ أَینَ مَا كُنتُم...».
3.. دیدن با عقل، از طریق استدلال و شهود قلب، مافوق درک عقل است که آن را میتوان مقام مشاهده نامید.
4.تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص۴۹۱ _ ۴۹۲
5.نجم/۱۳ـ۱۵
6.. امام باقر علیه السلام در جواب سؤال حبیب سجستانی در تفسیر آیات «و لقدراه نزله اخری...» فرمودند: یا حبیب «و لقد راه نزله اخری، عند سدره المنتهی، عندها جنه المأوی»، یعنی عندها وافی به جبرئیل حین صعد الی السماء، قال: «فلّما انتهی الی محل السّدره وقف جبرئیل دونها» قال: «یا محمد! انّ هذا موقفی الذی وضعنی الله – عز و جل - فیه، و لن اقدر علی ان اتقدّمه...» (بحار الانوار، ج۱۸ ص۳۶۴، ح۵۰).
7.الكشاف، ج۴ ص۴۲۱؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۶۵