در برخی دیگر از روایات۱ از رفرف و براق، یاد شده است؛ یعنی از ابتدای سفر پیامبر تا سدرة المنتهی، «براق» مسؤلیت بردن آن حضرت را داشت و از آنجا به بعد، «رفرف» این وظیفه را داشت. شاید بتوان گفت براق هم مانند جبرئیل اجازه نداشت از سدرة المنتهی بگذرد.
این اختلاف تعبیر در بیان یک حقیقت نشان میدهد که مراد، مجسم ساختن امری غیر جسمی و غیر مادی بوده است؛ یعنی برای تمثیل بیان شده است ۲. پس بیان وسیله معراج در روایات برای تقریب به ذهن بوده است.
کیفیت معراج
از مهمترین و پیچیدهترین مباحث معراج، مسأله روحانی یا جسمانی بودن معراج است؛ زیرا نظریات مختلفی در این زمینه مطرح است که آنها را با دلایل بیان خواهیم کرد و به و بررسی آنها خواهیم پرداخت.
الف) معراج رؤیایی
معتزله و گروهی دیگر، با استناد به روایاتی از عایشه۳ و معاویه۴ معراج را رؤیا میدانند و گاه با توجه به آیه (...وَ مَا جَعَلْنَا الرُّءْيَا الَّتی أَرَيْنَاک إِلَّا فِتْنَه لِّلنَّاسِ...)۵ نتیجه میگیرند که معراج سیری در عالم رؤیا بوده است ۶.
نقد و بررسی این دیدگاه
روایت عایشه، اشکال تاریخی دارد؛ زیرا او در مدینه همسر پیغمبر صلی الله علیه وآله شد، در حالی که معراج قبل از هجرت به مدینه بود و در این مطلب اختلافی نیست ۷. البته ممکن است در مدینه نیز حضرت معراجهایی داشتهاند، اما آن معراج معروف را نمیتوان از طریق نقل عایشه حمل بر خواب کنیم ۸. از طرفی، عایشه در آن زمان در سنی نبود که این واقعه را به تنهایی درک کند و یا به دنیا نیامده بود؛ پس نقل او اعتباری ندارد.۹ شاید نقل عایشه جنبه سیاسی داشته و برای خاموش کردن جنجالی بود که در مسأله معراج وجود داشت ۱۰.
1.. بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۹۵- ۳۹۶، ح۱۰۰.
2.المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴
3.. روایتی از عایشه که نقل میکند: «و الله ما فقد جسد رسولالله و لکن أسری بروحه» (سیرت رسول الله، ج۱، ص۳۹۶؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۹۱).
4.. هر وقت در مورد معراج از معاویه سؤال میکردند، میگفت: «معراج خوابی درست بود که حق تعالی پیغمبر خود را بنمود» (سیرت رسول الله، ج۱، ص۳۹۶؛ الكشاف، ج۲، ص۶۴۷). با همین مضمون روایت دیگری از حسن (شاید منظور حسن بصری باشد) داریم (معراج؛ شقّالقمر؛ عبادت در قطبین، ص۳۴).
5.اسراء/۶۰
6.سیرت رسول الله، ج۱، ص۳۹۶
7.المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲۴
8.تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج۹ ص۷۴
9.. المواهب الدینة، ج۲، ص۲، به نقل از سيره صحيح پيامبر بزرگ اسلام، ص۳۴۱.
10.قصههای قرآن، ص۵۶۸