جمعبندی
تا بدین جا روشن شد که به جز آیات نخستین سوره اسراء که تعداد زیادی از مفسران آنها را با لشکر کشی بخت النصر در ارتباط دیدهاند در تطبیق سایر آیات بر این ماجرا و حوادث پیرامونی اش، نظر غالبی وجود ندارد و دیدگاهها مختلف است؛ ضمن آن که با فرض دلالت برخی از آیات بر ماجرای حمله بخت النصر به بیت المقدس، اثبات ارتباط بین این ماجرا و قتل یحیی نیازمند دلیل و قرینه است که از این آیات بر نمیآید. بنا بر این، میتوان گفت حداکثر دلالت قرآن بدین ماجرا، اشاراتی است که بر جنبه پندگیری آن دارد.
ارتباط بخت النصر با انتقامگیری از خون یحیی از منظر روایات
گذشت که داستان سلطه بخت النصر بر بنی اسرائیل از ماجراهای مشهور نزد اهل کتاب و مردمان مرتبط با آنها بوده و قرآن کریم از پرداختن بدان پرهیز کرده و فقط به اشاراتی بسنده کرده است. هر چند عترت نیز در نقل داستانها، راهبردی همسو با قرآن دارد، اما باید توجه داشت که گاه به اقتضای شرایط و حال مخاطبان، نقل تفصیلی برخی ماجراها، ضرورت پیدا میکرده است. در جست و جوی نام و نقش بخت النصر در ماجرای انتقام از خون یحیی علیه السلام به روایات ذیل دست یافتیم:
1. روایت هارون بن خارجة از امام صادق علیه السلام
در این روایت مسند، از سلطه یافتن بخت النصر بر بنی اسرائیل به عنوان عذاب الهی یاد شده، اما سخنی از قتل یحیی و ارتباط این دو ماجرا به میان نیامده است. این روایت را حسین بن سعید اهوازی در باب «امر به معروف و نهی از منکر» کتاب الزهد چنین نقل کرده است:
حدثنا الحسين بن سعيد، عن النضر بن سويد، عن يحیی الحلبي، عن هارون بن خارجة، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: إن الله بعث إلی بني إسرائيل نبياً يقال له إرميا، فقال: قل لهم ما بلد بنفسه من كرام البلدان و غرس فيه من كرام الغروس و نقيته [نفسه] من كل [غرسه] غريبة [عربية] فأخلف فأنبت خرنوباً [خربوناً] فضحكوا منه و استهزءوا به فشكاهم إلی الله، فأوحی الله إليه أن قل لهم إن البلد البيت المقدس و الغرس بنو إسرائيل نقيتهم من كل غريبة و نحيت عنهم كل جبار فأخلفوا، فعملوا بمعاصي فلأسلطن عليهم في بلدهم من يسفک دماءهم و يأخذ أموالهم و إن بكوا لم أرحم بكاءهم، و إن دعوا لم أستجب دعاءهم فشلوا و فشلت أعمالهم و لأخربنها مائة عام ثم لأعمرنها، قال فلما حدثهم جزعت العلماء، فقالوا: يا رسول الله! ما ذنبنا نحن و لم نكن نعمل بعملهم فعاود لنا ربك، فصام سبعاً، فلم يوح إليه، فأكل أكلة ثم صام سبعاً؛ فلما كان اليوم الواحد و العشرون يوماً أوحی الله إليه لترجعن عما تصنع أن