نتیجه
گفته شد که بر اساس نقلهای معتبر و مشهور تاریخی، بخت النصر قرنها قبل از یحیی شهید بوده و نمیتواند انتقام گیرنده خون یحیی باشد و نیز روشن شد که قرآن کریم هیچ نامی از بخت النصر نبرده است؛ چنان که از قتل یحیی نیز سخنی به میان نیاورده است. با این حال، برخی آیات در نزد گروهی از مفسران به ماجرای بخت النصر اشاره دارند که بیش از همه آیات اول سوره اسراء، قابل تطبیق بر ماجرای لشکرکشی او به بیت المقدس بودند، ولی با این اشکال رو به رو بودند که با فرض پذیرش دلالت یا اشارت این آیات بر ماجرای یاد شده، ارتباط آن با قتل یحیی و اثبات همزمانی آنها، نیازمند دلیل و قرینه است که از آیات بر نمیآید.
در خصوص روایات نیز باید گفت که برخی از متون روایی، مثل روایت مناظره امام رضا علیه السلام تصریح داشتند که قرنها بین این دو واقعه تاریخی فاصله بوده است. برخی از روایات نیز به همزمانی آنها دلالت داشتند که ضمن بررسی آنها بدین نتیجه رسیدیم که به دلیل مشکلاتی چون مخالفت با مسلمات تاریخی، حاکم بودن روح داستانسرایی بر آنان و مشکل سند و ارسال، قابل اعتماد نیستند.
بدین ترتیب، بر اساس مسلمات تاریخی و دلالت برخی روایات، ارتباطی بین بخت النصر و انتقامگیری از خون یحیی وجود ندارد. اما این که انتقام یحیی چگونه بوده یا خواهد بود، درست معلوم نیست. شاید شباهت مصیبت وی با امام حسین علیه السلام شباهت انتقامگیری از خونشان را در دوره ظهور مهدی موعود علیه السلام در پی داشته باشد. از این رو، میتوان گفت در خصوص مجازات قاتلان یحیی علیه السلام تنها متن روایی قابل اعتنا روایتی است که شیخ صدوق آن را در عقاب الاعمال آورده و با سنت عذاب و انتقام الهی از مجرمان در آخرت نیز سازگار است:
ثواب الاعمال وعقاب الاعمال: حدثني محمد بن الحسن قال حدثني محمد بن الحسن الصفار، عن إبراهيم بن هاشم، عن عثمان بن عيسی، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبي جعفر علیه السلام قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله إن في النار منزلة لم يكن يستحقها أحد من الناس إلا بقتل الحسين بن علي و يحیی بن زكريا علیه السلام۱.
در دوزخ جایگاهی وجود دارد که کسی شایستگی آن را پیدا نمیکند، مگر با کشتن حسین بن علی و یحیی بن زکریا علیهما السلام.
بنا بر این، در باره بخت النصر فقط میتوان به آن دسته از متون _ که بین بخت النصر و یحیی ارتباطی ندیدهاند _ اعتماد کرد. در این متون نیز رویه غالب همان شیوه قرآن کریم در بازگویی داستانهاست که بر پندگیری و عبرت گرفتن از ماجراهای گذشتگان تأکید دارد.