انديشه‌هاي حديثي سيد بن طاووس - صفحه 106

2. عدم جمود بر ظاهر روایات

تعبد بر ادله شرعی، اعم از آیات قرآن و روایات، از مهم‌ترین شروط فهم و در نتیجه، عمل به دستورات اسلام است، اما با این که این تعبد لازم است، اما فهم صحیح دین و کلام معصومان به معنای جمود بر ظاهر ادله شرعی نیست. با نگاهی گذرا به تاریخ حدیث و محدثان مشاهده می‏شود که یکی از ویژگی‏های اخباریان _ که داعیه تعبد بر روایات داشته‏اند _ جمود بر ظاهر روایات بوده است، ولی آنچه از آثار سید بن طاووس به دست می‏آید، این است که وی با وجود تعبد فراوانی که نسبت به روایات دارد، اما به هیچ وجه جمود بر ظاهر روایات ندارد، بلکه سعی می‏کند با به دست آوردن ملاک سخن شارع، روایات را بر موقعیت‏‏ها و شرایط مختلف تطبیق کند.

نمونه:

• در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که لقمان به فرزندش وصیت کرد که در هنگام سفر با خودش شمشیر، طناب، سوزن، عمامه و موارد دیگری را _ که در روایت ذکر شده است _ همراه داشته باشد. حال اگر با دیده جمود انگارانه به روایت نگریسته شود، باید گفت که در این روزگاران نیز باید همین موارد در سفر، همراه انسان‏‏ها باشد، ولی سید بن طاووس با دیدی فراتر بیان می‏دارد که همراه داشتن این گونه وسائل در سفرها به حسب نوع سفر و افراد مختلف و زمان مسافرت تفاوت می‏کند و این گونه نیست که همه موظف باشند که همین وسائل را در سفرهایشان همراه داشته باشند، بلکه آنچه مهم است، آن است که انسان وسائلی را همراه ببرد که در راه امتثال اوامر الهی و حفظ نفس چه در امور دنیوی و چه اخروی به انسان کمک می‏کند:
روينا من كتاب المحاسن لأحمد بن محمد بن خالد البرقي بإسناده، عن حماد بن عيسی، عن أبي عبد الله علیه السلام قال‏في وصية لقمان _ رضي الله عنه _ لابنه: يا بني! سافر بسيفک و خفک و عمامتک و حبلک و سقائک و إبرتک و خيوطک و مخرزك، ثم تزود معک الأدوية التي تنتفع بها أنت و من معك، و كن لأصحابک موافقاً إلا في معصية الله و زاد فيه بعضهم و قوسك.‏
أقول و ذكر صاحب كتاب عوارف المعارف حديثاً أسنده ‏أن النبي صلی الله علیه وآله كان إذا سافر حمل معه خمسة أشياء: المرآة و المكحلة و المدری و السواک و المشط و في رواية أخری و المقراض‏.
أقول و اعلم أن اتخاذ الآلات في الأسفار إنما هي بحسب حال ذلک السفر و بحسب حال الإنسان و بحسب الأزمان، فإن سفر الصيف ما هو مثل سفر الشتاء، و سفر الضعفاء ما هو كسفر الأقوياء، و لا سفر الفقراء كسفر الأغنياء و لكل إنسان حال في أسفاره يكون بحسب مصلحته و مساره و يساره.
و المهم في حمل الآلات و اتخاذ الرفقاء في الطرقات أن يكون قصد المسافر بهذه الأسباب امتثال أوامر سلطان الحساب و العمل بمراسم الآداب و حفظ النفس علی مولاها الذي خلقها له في دنياها و أخراها۱
.

1.همان، ص۵۴ _ ۵۵

صفحه از 118