انديشه‌هاي حديثي سيد بن طاووس - صفحه 114

می‏داند و بیان می‏دارد که شاید کسانی که وی را تضعیف کرده‏اند، این روایات را ندیده‏اند و همین احتمال را در باره بسیاری از روات تضعیف شده دیگر نیز می‏دهد:
أقول: و سمعت من يذكر طعناً علی محمد بن سنان لعله لم يقف علی تزكيته و الثناء عليه و كذلک يحتمل أكثر الطعون.
فقال شيخنا المعظم المأمون المفيد محمد بن محمد بن النعمان في كتاب كمال شهر رمضان ما هذا لفظه: علی أن المشهور عن السادة علیهم السلام من الوصف لهذا الرجل خلاف ما به شيخنا أتاه و وصفه و الظاهر من القول ضد ما له به ذكركقول أبي جعفر علیه السلام كما رواه القمي قال: ‏دخلت علی أبي جعفر علیه السلام في آخر عمره فسمعته يقول: «جزی الله محمد بن سنان عني خيراً فقد وفی لي‏».
و كقوله علیه السلام فيما رواه علي بن الحسين بن داود قال‏سمعنا أبا جعفر علیه السلام يذكر محمد بن سنان بخير و يقول: «رضي الله عنه برضائي عنه فما خالفني و لا خالف أبي قط».
هذا مع جلالته في الشيعة و علو شأنه و رئاسته و عظم قدره و لقائه من الأئمة علیهم السلام ثلثة و روايته عنهم و كونه بالمحل الرفيع منهم أبو إبراهيم موسی بن جعفر و أبو الحسن علي بن موسی و أبو جعفر محمد بن علي _ عليهم أفضل السلام _ و مع معجزة أبي جعفر علیه السلام الذي أظهرها الله تعالی و آيته التي أكرمه بها فيما رواه محمد بن الحسين بن أبي الخطاب أن محمد بن سنان كان ضرير البصر فتمسح بأبي جعفر الثاني فعاد إليه بصره بعد ما كان افتقد۱
.

3) عدم کفایت طعن بدون در نظر گرفتن روایات راوی

ابن طاووس قایل است که نمی‏توان بدون در نظر گرفتن روایات یک راوی _ که در مورد او طعنی وارد شده _ حکم به غیر ثقه بودن وی کرد؛ زیرا نوع روایات وی از جهت مضامین و همچنین کسانی که او از آنها روایت کرده و همچنین تعداد روایات وی می‏تواند نشان دهد که آیا طعن بیان شده صحیح است یا خیر؛ چنان که در مورد محمد بن سنان بیان شد که با نگاه به روایات وی می‏توان به عدم صحت طعن‏های وارده پی برد:
أقول فمن جملة أخطار الطعون علی الأخيار أن يقف الإنسان علی طعن و لم يستوف النظر في أخبار المطعون عليه كما ذكرناه عن محمد بن سنان رحمة الله عليه۲.

۴) طرق نقل روایت

سید بن طاووس به خاطر مختصر شدن کتابش، در ابتدای اکثر روایت‏‏ها طریق خود را ذکر نمی‏کند، اما چنان که شیخ طوسی در پایان کتابش طرق خود را نقل کرده، وی نیز یک‌بار طریق خود را متذکر می‏شود. وی بیان می‏دارد که:

1.فلاح السائل، ص۱۳ _ ۱۴

2.همان، ص۱۳ _ ۱۴

صفحه از 118