فراهم آورد كه به بهترین شکل، از پتانسيلهای هر دو گرایش نصگرایی و عقلگرایی بهرهبرداری شود. اين ادعا در شخصيت بزرگ شيخ طوسی _ كه خود يكی از نگارندههای جوامع چهارگانه حديثی است _ جلوهنمايی میكند؛ به گونهای كه جامعيت او در به كارگيری نص و عقل در توليد علوم اسلامی منحصر به فرد بود. ولی بعد از اين دوره، در حدود پنج قرن، صدایی از نصگرایی بلند نبود و این گرایش به شکل پنهان و در حاشیه به سر میبرد. ركود نسبی حدیثنگاری ۱ در طی اين دوره خود بزرگترین شاهد اين واقعيت تاريخی است.
در اين بخش، سه عامل را میتوان از جمله مهمترین رويكردها و عملكردهايی نام برد كه تأثیر بسزایی در ظهور دوباره جريان نصگرایی، داشتند. «عقلگرایی افراطی»، «تربیع احادیث» و «صوفیگری» سه شاخصه مهمی هستند که هر یک به سهم خود، اثر شگرفی در بازگشت و پیدایش دوباره این منش فکری ایفا نمودند. بررسی تفصیلی هر یک از این مؤلفهها، نیازمند پژوهشی مستقل است که در این مختصر مجالی برای ورود به آنها نیست. به شکل گذرا در خصوص عامل اول۲ لازم به ذکر است که منبع و دلیل بودن عقل به دوران شیخ مفید باز نمیگردد. دقت در کلمات وی حاکی از این نکته است که وی هیچگاه عقل را در کنار دیگر «ادله» و «منابع» دین، قرار نداد.۳ در این باره مرحوم مظفر، میگوید:
من، اولین اصولی را که به دلیل عقلی تصریح نموده است، ابن ادریس حلی یافتم۴.
از مقدمه السرائر استفاده میشود، ابن ادریس با اتکا به نگاشته منسوب به سید مرتضی چنین دیدگاهی را اظهار داشته است و بر این اساس، باید گفت که به کارگیری از واژهها در عبارتهای سید، بسان تعابیر دقیق استادش، مفید(ره) نیست و این ممکن است ابن ادریس را دچار سوء برداشت نموده باشد ۵.
این روند بعد از ابن ادریس، در قرن هفتم با ظهور محقق حلی و شاگردش علامه حلی، ادامه یافت و گستردگی قواعد و اصطلاحات اصولی، بر دشواری امر اجتهاد افزود. اخباریان نیز با اجتهاد
1.روش فهم حدیث، ص۳۴
2.. به این عامل در برخی نوشتهها تصریح شده است (ادوار اجتهاد، ص۳۲۴؛ الحاشیه علی کفایة الاصول، ص۳۶).
3.. از دیدگاه ایشان، عقل، نقل و شناخت قواعد محاورۀ عربی، سه «طریق» کشف گزارههای دین هستند که در قبال «کتاب خدای سبحان» و «سنت پیامبر» و «سخنان معصومین» سه «اصل» احکام شرعی شمرده شدهاند (مختصر التذکرة، ص۲۸). باید دقت کرد نقلی که در کنار عقل از طرق قرار داده شده، با خود سخنان در تفاوت است؛ چرا که خود سخنان هر چه باشند، از اصول احکام شریعتاند؛ ولی در نقل همچون عقل، احتمال وقوع خلاف دارد. با این توضیح اشتباهی که برخی («درنگی در روش فقهی شیخ مفید») در تفسیر این عبارت مفید دچار شدهاند، برطرف میگردد.
4.اصول الفقه، ج۲، ص۱۰۲
5.السرائر، ج۱، ص۴۶