بدیهی، چه رسد به نظری، نموده باشد!۱ ولی به هر حال، ما برای صحت این انتساب لازم است به کلمات و سخنان خود اخباریان مراجعه کنیم.
قبل از ورود به نقد، دیگر بار بر این نکته تأکید میکنیم که تفکیک بین نظریات فقهی و تفسیری اخباریان کلید طلایی و دست مایه مهمی در به دست آوردن دستاوردهای این مقاله بوده است. نکته دیگر، آن که ما معتقدیم دیدگاههای اخباریان در دو بخش جداگانه، «تعامل با قرآن» و «تعامل با روایات» باید دید که سطوح آنها در هر بخش نیز، تفاوت چشمگیری دارد؛ به طوری که میتوان آنها را در سه سطح تند و میانه۲ و اخبارگرا۳ قرار داد. شایان توجه است که ما در اینجا تنها فرصت بررسی نظریات جنجال برانگیز مؤسس مکتب اخباری، استرآبادی را در حیطه تفسیر ظواهر قرآن به دست آوردهایم و این نقد را در دو بخش (نقد حلی و نقد نقضی) به نمایش میگذاریم. در بخش نقد حلی درصدد فهم دقیق از سخنان وی و نمایش نقاط ضعف هستیم و بخش نقضی از سویی نقض بر منسوبات به وی قلمداد میشود و از سوی دیگر، قرینه مناسبی بر فهم بهتر مقصود ایشان محسوب میگردد.
1. نقد حلی
استرآبادی به عنوان نمادی کامل از رویکرد سنت محوری در ارتباط با قرآن، معرفی میشود ۴ که از برخی تعابیرش، چنین برداشت میشود که وی حتی
1.. هر چند میتوان احتمال داد که وحید بهبهانی (م۱۲۰۴یا۱۲۰۵ق) برای شکستن ابهت و جایگاه اخباریگری و باز پسگیری عرصۀ اجتهاد، به دنبال ایجاد سدی در برابر گسترش چنین تفکراتی بوده است (الفوائد الحائریة، ص۸۸)، ولی طغیان قلم در عبارتهای ایشان نمایان است. همان طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، ایشان در فایده ۲۸ کتاب الفوائد الحائریة، ضمن پاسخ گویی به مستندات روایی آنان در باره عدم حجیت قرآن، تعبیراتش دور از انتظار است و تصریح میکند که کافر نیز به چنین نظری رضایت نمیدهد، چه رسد به مسلمان. و به دنبال آن، با تشبیهی نابرابر، فهم برخی از ظواهر قرآن را از سوی اطفال نیز ممکن میداند و در نهایت، نیز نیازی به استدلال در این باره نمیبیند (همان، ص۲۸۳ _ ۲۸۵).
2.. تقسیم رایج از این گروه، اخباری تندرو و میانه رو و یا نظیر آن است (مقدمة کشف اللثام، ص۳۱؛ اخباریگری، ص۱۱۷). البته لازم به یاد آوری است که در کتاب اخباریگری، در فصل سوم از بخش دوم کتاب (ص۲۲۱ _ ۲۲۳) در بررسی دیدگاه اخباریان در باره «استنباط از ظواهر قرآن»، آنها را در خصوص این موضوع به سه دسته تقسیم نموده است؛ ولی با مطالبی که در این نوشتار مطرح شده، میتوان گفت که وجه تعبیر به «احکام نظری» در کلمات اخباریان از سوی مؤلف تبیین نگردیده است.
3.. همان طور که از محدث بحرانی نقل شد، فیض کاشانی از جمله اخباریانی است که در این دو گروه جای نمیگیرد و به عقیده ما او در بخش تعامل با قرآن، روش مستقلی دارد که شواهد آن نیز در جای خود قابل ارائه است. به همین دلیل، ما آن را اخبارگرا میدانیم.
4.رابطه متقابل کتاب و سنت، ص۲۳۱