نادرستي انتساب عدم پذيرش ظواهر قرآن به اخباريان - صفحه 12

بدیهی، چه رسد به نظری، نموده باشد!۱ ولی به هر حال، ما برای صحت این انتساب لازم است به کلمات و سخنان خود اخباریان مراجعه کنیم.
قبل از ورود به نقد، دیگر بار بر این نکته تأکید می‏کنیم که تفکیک بین نظریات فقهی و تفسیری اخباریان کلید طلایی و دست مایه مهمی در به دست آوردن دستاورد‏های این مقاله بوده است. نکته دیگر، آن که ما معتقدیم دیدگاه‏های اخباریان در دو بخش جداگانه، «تعامل با قرآن» و «تعامل با روایات» باید دید که سطوح آنها در هر بخش نیز، تفاوت چشم‌گیری دارد؛ به طوری که می‏توان آنها را در سه سطح تند و میانه۲ و اخبارگرا۳ قرار داد. شایان توجه است که ما در اینجا تنها فرصت بررسی نظریات جنجال برانگیز مؤسس مکتب اخباری، استرآبادی را در حیطه تفسیر ظواهر قرآن به دست آورده‏ایم و این نقد را در دو بخش (نقد حلی و نقد نقضی) به نمایش می‏گذاریم. در بخش نقد حلی درصدد فهم دقیق از سخنان وی و نمایش نقاط ضعف هستیم و بخش نقضی از سویی نقض بر منسوبات به وی قلمداد می‏شود و از سوی دیگر، قرینه مناسبی بر فهم بهتر مقصود ایشان محسوب می‏گردد.

1. نقد حلی

استرآبادی به عنوان نمادی کامل از رویکرد سنت محوری در ارتباط با قرآن، معرفی می‏شود ۴ که از برخی تعابیرش، چنین برداشت می‏شود که وی حتی

1.. هر چند می‏توان احتمال داد که وحید بهبهانی (م۱۲۰۴یا۱۲۰۵ق) برای شکستن ابهت و جایگاه اخباری‏گری و باز پس‏گیری عرصۀ اجتهاد، به دنبال ایجاد سدی در برابر گسترش چنین تفکراتی بوده است (الفوائد الحائریة، ص۸۸)، ولی طغیان قلم در عبارت‏های ایشان نمایان است. همان طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، ایشان در فایده ۲۸ کتاب الفوائد الحائریة، ضمن پاسخ گویی به مستندات روایی آنان در باره عدم حجیت قرآن، تعبیراتش دور از انتظار است و تصریح می‏کند که کافر نیز به چنین نظری رضایت نمی‏دهد، چه رسد به مسلمان. و به دنبال آن، با تشبیهی نابرابر، فهم برخی از ظواهر قرآن را از سوی اطفال نیز ممکن می‏داند و در نهایت، نیز نیازی به استدلال در این باره نمی‏بیند (همان، ص۲۸۳ _ ۲۸۵).

2.. تقسیم رایج از این گروه، اخباری تندرو و میانه رو و یا نظیر آن است (مقدمة کشف اللثام، ص۳۱؛ اخباریگری، ص۱۱۷). البته لازم به یاد آوری است که در کتاب اخباریگری، در فصل سوم از بخش دوم کتاب (ص۲۲۱ _ ۲۲۳) در بررسی دیدگاه اخباریان در باره «استنباط از ظواهر قرآن»، آنها را در خصوص این موضوع به سه دسته تقسیم نموده است؛ ولی با مطالبی که در این نوشتار مطرح شده، می‏توان گفت که وجه تعبیر به «احکام نظری» در کلمات اخباریان از سوی مؤلف تبیین نگردیده است.

3.. همان طور که از محدث بحرانی نقل شد، فیض کاشانی از جمله اخباریانی است که در این دو گروه جای نمی‏گیرد و به عقیده ما او در بخش تعامل با قرآن، روش مستقلی دارد که شواهد آن نیز در جای خود قابل ارائه است. به همین دلیل، ما آن را اخبارگرا می‏دانیم.

4.رابطه متقابل کتاب و سنت، ص۲۳۱

صفحه از 23