نادرستي انتساب عدم پذيرش ظواهر قرآن به اخباريان - صفحه 14

کثيراً مما جاء به النبی صلی الله علیه وآله من الأحکام و مما يتعلق بکتاب الله و سنة نبيه صلی الله علیه وآله من نسخ و تقييد و تخصيص و تأويل مخزون عند العترة الطاهرة علیهم السلام و أن القرآن فی ‏‏الأکثر ورد علی وجه التعمية بالنسبة إلی أذهان الرعية، و کذلک کثير من السنن النبوية صلی الله علیه وآله و أنه لا سبيل لنا فيما لا نعلمه من الأحکام الشرعية النظرية أصلية کانت أو فرعية إلا السماع من الصادقين علیهما السلام و أنه لا يجوز استنباط الأحکام النظرية من ظواهر کتاب الله و لا من ظواهر السنن النبوية صلی الله علیه وآله ما لم يعلم أحوالهما من جهة أهل الذکر علیهم السلام بل يجب التوقف و الاحتياط فيهما؛
روش صحیح نزد من، راه و روش اخباریان کهن است. نظر آنان این بوده است که هر آنچه امت (اسلام) تا روز قیامت به آن نیاز دارد، حتی دیه کوچک‏ترین جراحت(ارش) از جانب خداوند بر آن دلیل قطعی وجود دارد و بسیاری از احکام و متعلّقات کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وآله مانند نسخ و تقیید و تخصیص و تأویل، نزد عترت پاکش خزینه داری می‏شود و بسیاری از احکام و متعلّقات کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وآله مانند نسخ و تقیید و تخصیص و تأویل، نزد عترت پاکش خزینه داری می‏شود و این که قرآن و سنت نبوی، در بیشتر موارد به صورت تعمیه (معمّاگویی) نسبت به اذهان مردم آمده است و ما نسبت به احکام شرعیه نظریه فرعی یا اصلی راهی جز شنیدن از صادقین علیهما السلام نداریم و اجتهاد و استنباط در احکام نظری دین از ظواهر کتاب خدا و سنت نبوی صلی الله علیه وآله تا زمانی که از سوی اهل ذکر علیهم السلام دانسته نشود، جایز نیست؛ بلکه درآن دو باید توقف و احتیاط نمود 1.
نسبت به این عبارت چند نکته باید دقت کرد:
اول، آن که این عبارت نیز نظیر عبارت گذشته در فضای فقهی و استنباط حکم شرعی بیان شده است و تعابیر گوناگونی مانند «من الأحکام»، «من الأحکام الشرعية النظرية أصلية کانت أو فرعية» و «استنباط الأحکام النظرية» حاکی از آن است.
دوم، آن که امور متعلق به قرآن را «نسخ، تقييد، تخصيص، تأويل» معرفی می‏کند که شکی در این نکته نیست که اگر قرینه‏‏های مبنی بر نسخ و یا تقیید و تأویل نسبت به قرآن در کار باشد، علم این امور، همان طور که ایشان فرموده‏اند، «مخزون عند العترة الطاهرة»؛ ولی روشن است که ایشان نظر به قبل از انجام عملیات تفسیری و قبل از پرداختن به این امور و قراین دیگر متنی و عقلی، برای به نتیجه رسیدن مقصود کلام الهی، سخن می‏گوید و این تنافی ندارد که بعد از این بررسی‏ها‏ قرآن و سنت از تعمیه بیرون بیایند.
سوم، آن که بر اساس صدر و ذیل این کلام، منظور از استنباط احکام نظری از قرآن، قوانین فقهی و شرعی است، نه هر ظاهری و برداشتی از آیات مختلف که منجر به رسیدن به منظور خدا گردد.

1.همان، ص۱۰۴

صفحه از 23