چهارم، آن که ایشان بین کلام خدا و کلام بشر(سنت) در اینجا جمع کرده است؛ در حالی که بر اساس روایات، هیچ کلامی با کلام خدا نباید مقایسه شود ۱. بنا بر این، همان گونه که وی سخن رسولخدا صلی الله علیه وآله را در کنار سخن خدا قرار داده است، این ممنوعیت مأخوذ از روایات نسبی است؛ چرا که اهلبیت علیهم السلام سخنان خود را نظیر سخن خدا، دارای محکم و متشابه معرفی نمودهاند ۲.
البته ناگفته نماند که استفاده از تعبیر «التعمیه» نسبت به قرآن و سنت پیامبر در دو جای دیگر الفوائد المدنیة به کار رفته است. در صفحه 270، همچون اینجا، بر اساس مقتضای بحث _ که عنوانش استنباطات احکام نظری از ظواهر کتاب است و با قراینی نظیر آنچه گفته شد _ موضوع سخن فقهی است. در صفحه 178 نیز بر اساس مباحث آن فایده، ایشان در مقام پاسخگویی به شبهات مربوط به مرجعیت احادیث در گستره شریعت، به ویژه اشکال قطعی الصدور نبودن روایات و احتمال سهو در آنها، ضمن بیان قراین علمآور برای اعتماد به روایات، باز احتمال نسخ در روایات نبوی صلی الله علیه وآله را مطرح میکنند که با احتمال مطرح شده سازگاری دارد و حکایت از گرایش فقهی ایشان در سراسر این کتاب میکند.
با این توضیحات، تا حدودی، وجه تعبیری که از ایشان نسبت به تعمیه و معماگویی قرآن بیان شده است، نیز روشن میگردد که ایشان در صدد این نیست که کلام خدا را از فهم مطلق بیاندازد؛ اما صرف نظر از این که در تقلیل غلظت کلمات او میتوان این گونه بیان نمود که تعبیر به تعمیه، مستند روایی نیز دارد ۳، در به کارگیری وی از این گونه تعابیر، دو جهت به ذهن میرسد:
اول، این که این سخن به دلیل حساسیتی که نسبت به برداشت نظری احکام فقهی با کمک از رأی و قیاس، در نظرش بوده، در مقام رد چنین کسانی که با کتاب و سنت مشغول استنباط شرعی میشوند، بیان شده است.
دوم، این که چنان که در تاریخچه اشاره کردیم، ممکن است، معما دانستنِ وی ناظر به رویاروییاش با جریان صوفیگری و تأویلات خود ساخته و بیمبنا ۴ در باره تفسیر بوده که در برابر آنان به تندی موضعگیری نموده است.
اما این احتمالات دلیل بر این نمیشود که استرآبادی در زمینه تفسیر قرآن، رویکردی معتدل داشته و تمامی سخنان او به این شکل توجیه میگردد. باید دید که ایشان زمانی که در خصوص تفسیر و فهم قرآن سخن میراند، در این زمینه، چه دیدگاهی دارد. وی در فصل هشتم از کتاب الفوائد المدنیة _ که با عنوان جواب الأسئلة، پرسشهای مختلفی را پاسخ گفته است _ دیدگاه خود را در باره تفسیر قرآن بیان میدارد. در سؤال هیجدهم، سخن مقدس اردبیلی را در رد کسانی که
1.التوحید، ص۲۲۶
2.وسائلالشيعة، ج۲۷، ص۱۱۵
3.المحاسن، ج۱، ص۴۱۸
4.تائیه ابن فارض، ص۴۳۷