نرسیده باشد. همین احتمال مانع از تمسک به ظاهر آیات الهی خواهد بود. البته باز نباید از این عبارت، توهم این نکته برآید که ایشان با هر گونه فهمی از قرآن مخالف است. این ادعا نیز با دو قرینه در کلام وی روشن میشود:
ابتدا، این که بعد از نقل دوباره سخن طبرسی، نقطه ثقل نگاهش در این است که صریح کلام طبرسی، بیانگر این نکته است که «مراد خدا را از عمومات و غیر آن از اموری که قابلیت دارند که از ظاهرش صرف نظر کرد و ناسخ و منسوخ تعیین کرد، تنها با اشاره اهلبیت علیهم السلام میتوان تعیین کرد» ۱. بنا بر این، تمامی آیات قرآن مورد نظر او نیست، بلکه در باره آیاتی که قابلیت اراده خلاف ظاهر دارند، سخن گفته است. شاهد بر این مطلب نیز این است که ایشان بعد از نقل کلام طبرسی و روایتی که او از ابن عباس ذکر نموده که آیات را در تفسیر، چهار قسم میکند، در باره دو قسم آن _ که برای همگان و آشنایان به لغت عرب لازم و ممکن دانسته شده است _ موضعی اتخاذ ننموده است، ولی در باره قسم سوم که در باره تأویل و فروع احکام (فقهی) مربوط به علماست _ که آنها را اهلبیت علیهم السلام میداند _ اظهار نظر و تطبیق بر مدعای خود نموده است و در مورد قسم چهارم _ که علمش مخصوص خداست و تکلیفش روشن است _ سخنی بیان نکرده است. بنا بر این میتوان احتمال داد احتیاطی که در عدم حجیت ظواهر معتقد شد، در باره ظاهری است که بدون روایت و به صرف احتمال، در چارچوب تأویل و تخصیص آیات _ که مخصوص اهلبیت علیهم السلام است _ بیان گردد.
دیگر، این که باید دانست که تفسیر قرآن از دیدگاه او، فراتر از نگاه رایج به آن است و به فعالیتی که در کشف ظاهر قرآن بعد از بررسی تمامی قراین و ادله صورت میگیرد، تفسیر نمیگوید؛ چنان که شیخ انصاری نیز در مقام اشکال به اخباریان از همین نکتهای که خود معتقدند، استفاده نموده و فحص از مخصصات در رسیدن به مقصود خدای متعال را تفسیر ندانسته است ۲. این معنا از سخنان وی _ که در انتهای این پرسش مطرح شده _ به دست میآید:
و همچنین از کتاب الاحتجاج طبرسی فهمیده میشود که ایشان همچون روش قدمای از علما را پیش گرفته است و به همین جهت است که در تفاسیری که ارائه میدهد، هیچ گاه در هیچ موضوعی که در آن روایتی از معصومین نیست، مراد خدای متعال را معین نمیکند، بلکه نقلهای مفسران عامه را بیان میکند۳.
این سخن وی، اگر حاکی از پذیرش روش تفسیری طبرسی باشد _ چنان که ظاهر سخنش این است که آنچه که به عنوان کار تفسیری از طبرسی جای مانده صحیح است _ وی با مطلق تفسیر مخالف نیست، بلکه این را از ضروریات کار یک مفسر میداند که نسبت قطعی به مراد