نص و روش نقلی است که آن را از مدرسه بغدادِ عقلگرا ممتاز میکند. سخن در باره چرایی شکلگیری این روشها و گرایشها، جای افزونی میطلبد، ولی شاید مهمترین عاملی که اخباریها را در این اعتقاد، یعنی دیرینگی رویکردشان مصمم میگرداند، روش مدرسه حدیثی قم است؛ برای نمونه در خصوص قرآن _ که محور بحث ما نیز هست _ ديدگاه اين مدرسه حديثی، با نظر اخباريان بسيار مشابه است و رايحه احتياط در تفسير قرآن از سخنان آنان نيز احساس میشود. شيخ صدوق در بيان علت عصمت امام علیه السلام نيازمندی کتاب و سنت، به تبيين و تفسير را معيار آن معرفی میكند و در توضيح آن اين گونه بازگو میكند:
دليل بر عصمت امام اين است که چون هر سخنی که از گوينده آن نقل میشود، شکلهای مختلفی از تأويل دارد. حتی در بیشتر آیات قرآن و روایاتی که از سود فرقههای مختلف، اجماع وجود دارد که صحيح هستند و تغيير و تبديل و زياده و نقصانی در آنها صورت نگرفته است، وجوه زيادی از تأويل در آنها احتمال میرود و لازم است همراه قرآن و سنت، مخبری راستگو و کسی که معصوم از دروغ و غلط عمدی است و از منظور خدا و رسولش در کتاب و سنت به حق و درست خبر میدهد، باشد۱.
وی در ادامه تأويل الفاظ قرآن و سنت اجماعی را ممکن میداند، ولی اکتفا به آن را عامل بروز اختلاف و حجت نمیداند. اين كلام، زمانی كه در كنار سخن استرآبادی ديده شود، تقارن فكری آن دو را نتيجه میدهد:
روش صحیح نزد من، راه و روش اخباریان کهن است. نظر آنان این بوده است که: ... و بسیاری از احکام و متعلّقات کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وآله مانند نسخ و تقیید و تخصیص و تأویل، نزد عترت پاکش خزینهداری میشود...۲.
از اینجاست که اخباریان رئیس و قائد خود را صدوق میدانند؛ به ويژه روش حدیثی او را در کتاب من لایحضره الفقیه، از بزرگترین دلایل وجاهت مکتب خود میدانند ۳. البته بررسی ادعای اين انتساب و اخباری بودن شيخ، خود نیازمند مقالتی دیگر است که در برخی از كتابها۴ و مقالات («عقلگرایی شيخ صدوق و متكلم بودن او») به شكل موافق و مخالف بازتاب داشته است.
نكته مهمی كه لازم است به آن اشاره كنيم، تعامل سازنده بزرگان مدارس حديثی كوفه و قم و بغداد است. در سایه این حرکت بود كه نبوغ شیخ مفید و نهضت علمی او و شاگردانش موجباتی را
1.معانی الأخبار، ص۱۳۳
2.الفوائد المدنیه، ص۱۰۴
3.الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج۱، ص۱۶۹
4.. در فصل سوم از بخش اول کتاب اخباریگری، با بررسي تطبيقي برخي از نظريات اين دو جريان، ادعاي اخباريان در اين باره درست دانسته شده است. بر این اساس، میتوان این منش را به دو بخش قدیم و جدید تقسیم نمود (اخباریگری، ص۹۱ _ ۱۱۶).