عقيق اندر يمن - صفحه 92

مقدمه

شیخ‌الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسی در کتاب گران سنگ خود العدّة‌فی أصول‌الفقه، به هنگام سخن از عدالتی که باید در راوی خبر وجود داشته باشد و چند و چون آن، از حالتی سخن به میان می‌آورد که راوی عامی روایتی را از ائمه علیهم السلام روایت کند‌. در این حالت با روایت وی چگونه باید برخورد کرد‌؟
مضمون سخن شیخ در این باره آن است که: اگر راوی در اصل مذهب با ما مخالف بود، ولی از ائمه علیهم السلام روایت کرده بود، در آنچه نقل کرده است می‌نگریم: اگر از طریق راویان ثقه روایتی مخالف آن نقل شده بود، واجب است آن را وا‌نهیم و اگر دلیلی برای ردّ روایت راوی عامی در دست نبود و بلکه روایتی در تأیید آن هم روایت شده بود‌، واجب است بدان عمل شود. و اگر از راویان امامی نه در موافقت و نه در مخالفت با روایت عامی نرسیده بود و امامیه نیز در آن موضوع دیدگاهی شناخته‌شده نداشتند، باز هم واجب است به آن روایت عامی عمل نمود. شیخ در این جا به حدیثی از امام صادق علیه السلام اشاره می‌کند‌:«‌لما رویى عن الصادق علیه السلام أنه قال‌: ‌إذا نزلت بکم حادثة لاتجدون حکمها فیما رُوی عنا فانظروا إلى ما رووه عن علی علیه السلام فاعملوا به» . شیخ سپس می‌افزاید: به همین دلیل، شیعیان به روایت راویان سنی از ائمه در موارد عدم وجود معارض عمل می‌کرده‌اند‌.۱
چنانکه می‌دانیم روایتی که شیخ از امام‌صادق علیه السلام نقل می‌کند، تا کنون در منابع پیش از عدّة الأصول یافت نشده است و جوامع متأخر نیز به هنگام نقل این روایت همگی به عدّة الأصول، نخستین منبع این حدیث‌ارجاع می‌دهند.۲
شایان ذکر است، از این روایت هم در کتاب های اصولی و هم در کتاب های فقهی سخن به میان آمده است وبسیاری از دانشمندان و فقهای سده‌های اخیر شیعه نیز به این روایت، دست‌کم به عنوان مؤید در بحث‌های علمی خود استشهاد کرده‌اند.۳

1.. عدّة‌الاصول، ج۱، ص۱۴۹_ ۱۵۰.

2.. برای نمونه: وسائل‌الشیعه، ج۲۷، ص۹۱؛ بحارالانوار، ج۲، ص۲۵۳، جامع‌أحادیث‌الشیعه، ج۱، ص۲۲۳.

3.. برای نمونه: وصول‌الاخیار، ص۱۷۹؛ (بدون ذکر کتاب العدة شیخ)؛ روضة المتقین، ج۱۴، ص۴۰۹؛ التفسیر الصافی، ج۱، ص۷۵، جامع الشتات، ص۱۶۹؛ عوائد الایام، ص۴۲۱ _ ۴۲۲، کتاب الطهارة، ج۱، ص۴۵۱؛ تاریخ الفقه الإسلامی و ادواره، ص۱۶۵ (بدون ذکر العدّة).

صفحه از 117