اصولیون نیز به مناسبت از این روایت سخن گفتهاند۱ و برخی از آنان گاه به جهت «ارسال» بر اعتبار آن خُرده گرفتهاند.۲
اما آنچه موضوع این نوشتار است، نشاندادن این مطلب است که روایت مورد اشاره شیخ، در منبعی متقدمتر از شیخطوسی روایت شده است. تفصیل بحث به شرحی است که در پی میآید.
نخستین نشانهها
بیش از ده سال پیش، از پژوهشگر معاصر جناب استاد حسن انصاریقمی مقالهای با عنوان «زیدیّه و منابع مکتوب امامیه» در شماره بیست فصلنامه علوم حدیث به چاپ رسید. ایشان در آن مقاله درباره منقولات کتاب العقدالثمین فی أحکام الأئمة الهادین از منابع کهن امامیه _ که بخشی از آنها اکنون از میان رفتهاند _ به تفصیل به بحث پرداخته و نشانی آن منقولات را در العقدالثمین به دست دادند. العقدالثمین کتابی است در نقد امامیه از امام مشهور زیدیان یمن در سده ششم و هفتم، یعنی المنصور بالله عبدالله بن حمزه (م 614 ق.). این کتاب در سال 1421 قمری با تحقیق محقق معاصر زیدی عبدالسلام عباس الوجیه به چاپ رسید.
جناب استاد انصاری درباره این کتاب و نویسنده آن و اهمیت منقولات آن از منابع کهن مفقود امامی، به تفصیل بیشتری سخن گفتهاند که خوانندگان را به مقاله ایشان ارجاع میدهیم۳ . یکی از نکتههای مهمی که ایشان بدان رهنمون شدهاند و با بحث این نوشتار مرتبط است آن است که المنصور بالله منقولات خود را از منابع امامی، نه به طور مستقیم بلکه با واسطه کتابی دیگر از منابع متقدمتر زیدیه با نام المحیط بأصول الإمامة گزارش میکند. استاد انصاری با دستیابی به نسخهای خطی از مجلد نخست المحیط در یمن و پس از مقایسه میان منقولات المحیط از آثار امامیه با آنچه نویسنده العقدالثمین از آثار متقدم امامی گزارش کردهاند _ که در نگاه نخست نقل مستقیم را در ذهن تداعی میکند _ به این جا رسیدهاند که بخشی از آنچه در العقد الثمین آمده، از
1.. برای نمونه: الفصول الغرویة، ص۲۹۲؛ فرائد الاصول، ج۱، ص۳۰۲.
2.. برای نمونه: مفاتیح الاصول، ص۳۶۳؛ قوانین الاصول، ج۱، ص۴۵۷ _ ۴۵۸.
3.. فصلنامۀ علوم حدیث، «زیدیّه و منابع مکتوب امامیه»، ش ۲۰، تابستان ۱۳۸۰، ص۱۵۴ _ ۱۶۱.