مثل ابنولید قمی، که شاگرد مهم صفّار بوده، بصائر را روایت نمیکرده و حتی اجازه نقل روایتکردن آن را نمیداده است. و این خود بحثی مسئلهساز برای این کتاب شده است، چراکه ابنولید مشی رجالی و اعتقاد ویژهای درباره عقاید و احادیث غُلات داشته و در مواردی کتب برخی مشایخ حدیث و یا نقل روایت برخی راویان را۱ قبول نکرده و آنها را استثنا میکرده است؛ بنابراین در مورد بصائر نیز چنین است که وی احادیث این کتاب را نمیپسندیده و لذا کتاب استادش را روایت نمیکرده است.
معنای استثنا نزد ابنولید
درباره اشکال مزبور پاسخهای گوناگونی ارائه شده است، ولی عمده اشتباه و اشکال در این مسئله به مفهوم استثنا برمیگردد؛ اینکه استثنا از نگاه ابنولید چه معنایی دارد؟ آیا استثنا یعنی سلب و حذف کلی و صد در صد؟ و آیا مستثنی همیشه داخل در مستثنیمنه است و یا اینگونه نیست؟
بررسی تطبیقی در استثنائات ابنولید این حقیقت را آشکار میسازد که مفهوم استثنا در نگاه ابنولید، بهمعنای سلب کلی و صد در صد نیست و از دیدگاه او استثنا به معنای توقف و امری همراه با احتیاط است، نه حُکم نمودن به نفی و نادرستی. اثبات این مدعا به مقدماتی نیاز دارد:
اول: مفهوم استثنا دارای دو جنبه اثبات و نفی است؛ بدین معنا که هر آنچه در مورد راویان و یا کتب ایشان استثنا نشود، قابل قبول و پذیرش است.
دوم: در نگاه ابنولید، حتی راویان ضعیف نیز روایات قابل پذیرش دارند، به غیر از
1.. مانند نقل روایات محمّد بن احمد بن یحیی از برخی راویانِ بهخصوص، همچون ابوعبدالله رازی جامورانی یا محمّد بن علی ابوسمینه و... و یا منفردات محمّد بن عیسی بن عبید كه آن را قبول نكرده و استثناء میكند. تعبیر نجاشی چنین است: «و كان محمد بن الحسن بن الولید یستثنى من روایة محمد بن أحمد بن یحیى ما رواه عن محمد بن موسى الهمدانی ، أو ما رواه عن رجل ، أو یقول بعض أصحابنا ، أو عن محمد بن یحیى المعاذی ، أو عن أبیعبدالله الرازی الجامورانی، أو عن أبیعبدالله السیاری ، أو عن یوسف بن السخت، أو عن وهب بن منبه، أو عن أبی علی النیشابوری(النیسابوری)، أو عن أبییحیى الواسطی، أو عن محمد بن علی أبی سمینة، أو یقول فی حدیث، أو كتاب و لمأروه، أو عن سهل بن زیاد الادمی، أو عن محمد بن عیسى بن عبید باسناد منقطع، أو عن أحمد بن هلال، أو محمد بن علی الهمدانی، أو عبدالله بن محمد الشامی، أو عبدالله بن أحمد الرازی، أو أحمد بن الحسین بن سعید، أو أحمد بن بشیر الرقی أو عن محمد بن هارون، أو عن ممویة بن معروف ، أو عن محمد بن عبدالله بن مهران، أو ماینفرد (یتفرد) به الحسن بن الحسین اللؤلؤی و مایرویه عن جعفر بن محمد بن مالک، أو یوسف بن الحارث، أو عبدالله بن محمد الدمشقی» (رجالالنجاشی، ص۳۴۸)