سهو برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودند و نیز صفات و فضایل بسیار دیگری برای ائمه علیهم السلام ثابت میکردند که قمیها آن را انکار کرده و طرف مقابل خود، یعنی قمیها را به تقصیر و کوتاهی در معرفت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه متهم دانستهاند. شیخ مفید درباره کلام ابنولید گوید:
فَإِنْ صَحَّتْ هَذِهِ الْحِکَایَةُ عَنْهُ فَهُوَ مُقَصِّرٌ مَعَ أَنَّهُ مِنْ عُلَمَاءِ الْقُمِیِّینَ وَ مَشِیخَتِهِمْ؛۱اگر این نقل قول از او صحیح باشد، او مقصّر است با اینکه او از علما و مشایخ [بزرگ] قم است.
جالب آن است که بعضی از اموری که باعث میشد شخصی از سوی قمیها به غلوّ متهم شود، اعتقاداتی درباره ائمه علیهم السلام است که هماکنون جزء ضروریات یا مثل ضروریات مذهب شیعه شمرده میشود.۲
ثالثاً: در مورد کتاب بصائر گفته شده: زیادهگویی در شأن اهلبیت علیهم السلام و غلوّ است؛ اما بگوییم این کتاب حتی به رتبه واقعی اهلبیت علیهم السلام نیز نزدیک نشده است، و این حقیقتی است که بسیاری از عالمان شیعی بدان اعتراف کردهاند.۳
پاسخ اشکالات دیگران مبنی بر استثنائات ابنولید
اول: در مقاله «مدخل مطالعهای تفصیلی بصائرالدرجات و هویت نویسنده آن» چنین آمده:
بر فرض که ابنولید نسبت به تعدادی از احادیث بصائرالدرجات تردید داشته است، میتوانسته مانند کتاب نوادرالحکمة محمد بن احمد بن یحیی الاشعری، شماری مختص از احادیث کتاب را نقد و استثنا کند و مابقی کتاب را برای شاگردانش روایت نماید.
نقد: قیاس بصائر با نوادرالحکمه، قیاسی معالفارق است؛ زیرا نوادر الحکمه کتابی جامع بوده است۴ که ابنولید بخشی از آن را که به دیدگاه وی مشتمل بر «تخلیط» بوده و یا
1.. تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص۱۳۵.
2.. غالیان، كاوشی در جریانها و برآیندها، ص۳۴۲. به نقل از: تنقیحالمقال، ج۱، ص۲۱۲.
3.. نک: روضةالمتّقین، ج۱۴، ص۲۴۰.
4.. محدثان قم این كتاب را به جهت اینكه داراى احادیثى دربارۀ همۀ موضوعات دینى و مذهبى بوده، «دبّة الشبیب» مىگفتهاند. به خاطر آنكه فردی به نام «شبیب» در قم میزیسته و دبّهاى داشته داراى خانههاى بسیار، و هر نوع روغنى از وى میخواستند از همان دبّه میداده؛ از این رو این كتاب را به آن دبّه تشبیه كردهاند (نک: رجالالنجاشی، ص۳۴۸، رقم۹۴۹).