بصائرالدرجات» و سخن از این موضوع نیست که نامی از بصائر نیاورده بود.
سوم: انصاریقمی در ادامه همان مقاله مینویسد:
در الفهرست، طوسی سه طریق برای کتب و روایات صفّار ذکر میکند که دو طریق آن از طریق ابنولید قمی است که در یک مورد آن، که طریق شیخ صدوق است، تصریح شده که او کتاب بصائرالدرجات را از ابنولید روایت نمیکرده، چراکه ابنولید بصائر را روایت نکرده است؛ اگر چه در مورد طریق دوم از ابنولید که آن را شیخطوسی از طریق ابنابیجِید نقل میکند، تصریحی بر این امر نمیکند و حتی میگوید که ابنابیجید همه کتابها و روایات صفّار را از ابنولید روایت کرده است.
نقد: سه طریق شیخطوسی در الفهرست به کتاب بصائر چنین است:
۱. أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته ابنأبیجید عن محمد بن الحسن بن الولید عن محمد بن الحسن الصفّار. ۲. و أخبرنا جماعة عن محمد بن علی بن الحسین عن محمد بن الحسن [بن الولید] عن محمد بن الحسن الصفّار عن رجاله إلا کتاب بصائرالدرجات فإنه لمیَروه عنه (محمد بن الحسن) بن الولید؛ ۳. و أخبرنا الحسین بن عبیدالله عن احمد بن محمد بن یحیى عن أبیه عن محمد بن الحسن الصفّار.
بهجز طریق سوم که برای غیر ابنولید است، دو طریق دیگر جزء مشترک دارد و آن محمد بن حسن بن ولید است؛ و عبارت شیخ در طریق دوم: «فَإِنَّهُ لَمْیَرْوِهِ عَنْهُ» به هر دو طریق اول و دوم بازمیگردد، نه فقط به طریق دوم و در طریق تحویلی۱ چنین است که اگر قرینهای برای جزء مشترک اتفاق بیفتد در هر دو طریق تأثیر میگذارد و محمد بن حسن بن ولید، یک جزء مشترک دو طریق است و هردو دارای قید عدم نقل بصائر هستند و فرقی نمیکند که در یک طریق عدم نقل او ذکر نشده باشد. این کلامی است که امروزه بزرگانی از رجال نیز آن را بیان میکنند.
1.. طرق مختلف برای یک روایت برای رساندن حدیث وجود دارد. در موردی از آن چنین است كه اگر بخشی از سند متفاوت باشد، از شیوۀ حیلوله یا تحویل در سند استفاده میكنند. تحویل در سند یعنی انتقال از سندی به سند دیگر و این در صورتی است كه راوی بخواهد متن حدیثی را كه با دو یا چند سند نقل شده است، یكجا روایت كند؛ مانند:
علی بن إبراهیم عن أبیه و محمّد بن یحیی عن أحمد بن محمّد و الحسین بن محمّد عن عبدویة بن عامر جمیعاً عن أحمد بن محمّد بن أبینصر عن أبان بن عثمان عن أبیبصیر أنّه سمع أباجعفر و أباعبدالله علیهما السلام ... [الكافی، ج۱، ص۴۷، ح۳]. (برای توضیح بیشتر ر.ک: جوامع حدیثی شیعه، ص۴۴ - ۴۵).