حکم زبیر (زنده در اواخر قرن نهم میلادی) نیز کتابی در باب رجال نگاشته است. با آنکه شیخطوسی و نجاشی، هیچ کدام به این کتاب اشاره نکردهاند، ابنحجر (متوفای 1449 م.) گاهی از آن نقل قول میکند؛ برای مثال، درباره «جابر بن سمیره»، ارزیابی ابنحکم را ذکر میکند.۱
بسیاری از کتب رجالی شیعه پس از دوره کنانی و فضّال تألیف شدهاند. این کتب رجالی متقدم، بر اساس حروف الفبا ترتیب یافتهاند. قریب به همان عصر، نوع جدیدی از متون رجالی به نام «طبقات» مرسوم شد. در این کتب، اسامی روات بر اساس نسل آنان ردهبندی شده است. احمد بن محمد بن خالد برقی (متوفای 887 م.) کتابی در طبقات تصنیف کرد، که در حال حاضر موجود است، و در آن اصحاب هر یک از ائمه را برشمرده و معین نموده، اما تحلیل چندانی از زندگی یا وضعیت رجال ارائه نکرده است. از آنجا که برقی به ارزیابی صداقت یاران ائمه نپرداخته، ارزش کار او محدود است؛ به همین جهت، برخی محققان شیعه کتاب او را جزء منابع اصلی رجال در نظر نمیگیرند.۲ در این دوره، کتب رجالی دیگری _ همچون آثار ابنداود قمی(متوفای 978 م.) و ابنعمار کوفی(متوفای 957 م.) _ به احصا و شرح و تفصیل روات ممدوح (ممدوحان) و روات مذموم (مذمومان) پرداختند.۳
به گفته محقق برجسته شیعه در زمینه کتب رجالی، آیةالله ابوالقاسمخویی (متوفای 1992 م.)، بیش از یکصد اثر رجالی در فاصله بین حسن بن محبوب و شیخطوسی تصنیف شده است. هرچند محسنی، یکی از محققان رجالی معاصر، معتقد است این عدد اغراقآمیز است، اما مطالعه کتب رجال نجاشی و شیخطوسی نشان میدهد بسیاری از آثار رجالی، پیش از زمان آنان تصنیف شدهاند. همچنین این کتابها نشانگر آنند که دانش جرح و تعدیل در حوزه شیعه از حدود قرن یازدهم [میلادی] توسعه یافته است.۴ توسعه این دانش در زمان شیخطوسی را میتوان از عبارتهای
1.. لسانالمیزان، ج۲، ص۱۲۲. دربارۀ علی بن حکم ر.ک: معجم الرجال(خویی)، ج۱۱، ص۳۹۴.
2.. قواعدالحدیث، ص۱۵۹. «برقی» نویسندۀ پرکاری بود که به سبب نقل روایت از منابع ضعیف از قم اخراج شد. ر.ک: معجم الرجال، ج۲، ص۲۶۴؛ امام و امت در دورۀ پیش از غیبت، در وثاقت و فرهنگ سیاسی، ص۳۹.
3.. «دو کتاب اصلی علم رجال: رجال کشّی و فهرست شیخطوسی»، توحید، ش ۱۲، ص۱ و ۱۵۰-۱۵۲. دربارۀ آثار رجالی پیش از شیخطوسی و نجاشی ر.ک: همان.
4.. ر.ک: همان، ج۱، ص۴۲؛ بحوث فی علمالرجال، ص۱۳۰-۱۳۱. برای مشاهده فهرستی از آثار رجالی متقدم ر.ک: الذریعة، ج۱۰، ص۸۱.