ارزيابي ناقلان حديث و خاستگاه‌هاي آن در کتب رجالي شيعه - صفحه 53

متعددی از کتاب‌های رجال نجاشی و شیخ‌طوسی برداشت کرد. برای نمونه، شیخ‌طوسی در کتاب خود در موضوع اصول فقه می‌گوید:۱
ما دریافتیم شیعیان، رجال ناقل اخبار را از هم تمییز می‌دادند. ثقات آنان را توثیق و ضعافشان را تضعیف می‌کردند و بین کسی که به حدیثش اعتماد می‌شد و کسی که به حدیثش اعتماد نمی‌شد، فرق قائل بودند. ممدوحان را مدح و مذمومان را ذم می‌کردند و می‌گفتند: فلانی در حدیثش متهم است؛ فلانی کذاب است؛ فلانی مختلط است؛ فلانی در مذهب و اعتقاد، مخالف است؛ فلانی واقفی است؛ فلانی فطحی است و غیر این‌ها از طعن‌هایی که ذکر کرده‌اند.۲
او تأکید دارد که روند تعیین و تمییز روات مختلف، پیش از زمان او توسعه یافته است. نجاشی نیز با این عبارت پرتکرار که: «اصحاب رجال (رجالیون) نیز وضعیت آن راوی را ذکر کرده‌اند»،۳ توسعه این رشته علمی را در شیعه تأیید می‌کند. او در جایی از کتاب رجالش، شرح حال احمد بن محمد بن عبیدالله جوهری را می‌آورد، ولی با آن‌که احمد دوست اوست، می‌گوید: «دریافتم که شیوخ ما او را تضعیف می‌کنند؛ بنابراین، چیزی از او روایت نکرده و از او اجتناب کردم.»۴
محمدبن‌عمرکشّی (متوفای 978 م.) ۵ ، یکی دیگر از محققان مهم رجالی شیعه، نیز به محققان رجالی متقدم دست‌رسی داشته است؛ برای نمونه، او در چندین مورد دیدگاه‌های علی بن حسن فضّال و فضل‌بن‌شاذان (متوفای 837 م.) را نقل می‌کند. در جایی می‌گوید: استادش، محمد بن مسعود عیاشی (تاریخ وفاتش معلوم نیست)، از ابن‌فضال درباره «علی بن حسن» پرسیده است.۶ کشّی هم‌چنین اظهار می‌دارد که وی

1.. محمدباقر صدر (متوفای ۱۹۸۰ م.) «اصول» را در کتابش، دروس فی الاصول، ج۱، ص۳۸-۳۹ این‌گونه تعریف می‌کند: «مطالعۀ اصول مشترک [حاکم] در عملیات استنباط حکم شرعی. اصول فقه علاوه بر تأسیس اصول مشترک، نظریۀ تکلیف شرعی را برای استنباط سایر احکامی که مستقیماً از منابع معین‌شده قابل استنباط نیستند، شرح می‌دهد.»

2.. عدة الاصول، ص۳۶۶.

3.. ر.ک: برای نمونه ر.ک: رجال(نجاشی)، ص۹۰ و ۱۱۸.

4.. همان، ص۶۲-۶۳.

5.این سال برابر با ۳۶۷ هجری قمری است، اما تاریخ ولادت و وفات کشّی در منابع موجود یافت نشد و تنها با کمک دوران حیات اساتید وی همچون عیاشی و نیز شاگردانش همچون جعفر بن محمد بن قولویه(م ۳۶۸) چنین استفاده می‌شود که او در نیمۀ دوم قرن سوم و نیمۀ اول قرن چهارم می‌زیسته است. مترجم.

6.. اختیار معرفةالرجال، ص۴۵۱-۴۵۲.

صفحه از 76