به آنها در حدود همان دوره، بررسی رجال را شتاب بخشیده است. بر اساس منابع شیعه، این رجال تا حدود زیادی عهدهدار نشر آموزههای ائمه بودند. احتمالاً شیعه احساس کرد باید کسانی را که نقش عمدهای در رهبری دارند، بازشناسد؛ به بیان دیگر، نقل آموزههای ائمه از سوی اصحاب ایشان و دیگر پیروان بعدی در جامعه، ممکن است به تکوین معاجم رجالی انجامیده باشد، تا بدان وسیله اعتبار کسانی را که آرای کلامی و فقهی شیعه را منتشر میکردند، تصدیق کنند. علاوه بر این جمعآوری احادیث ائمه موجب نیاز به تمییز روات صادق از رواتی شد که اعتبارشان تأیید نشده بود.
همچنین، طبق آنچه گزارش شده، افزایش احادیث جعلی و ظهور فرقههای افراطی در میان شیعیان، مانند غلات و دیگر فِرَقی که بعد از وفات امامی رخ مینمودند، به پیدایش آثار رجالی انجامید (اصطلاح «غلات» بر شمار بسیاری از گروههای مختلف اطلاق میشود که درباره مسائل گوناگون، عقاید افراطگرایانه دارند۱ ). شیعیان خود ناگزیر بودند از چنین عقاید افراطی دوری گزینند، چرا که این اعتقادات، حیات و اعتبار شیعه را به مخاطره میانداخت. دغدغه شیعه در انکار اعتقادات غلات را از این واقعیت میتوان دریافت که مصنفان تمامی کتب هفدهگانهای که در ردّ غلات است (الرد علی الغلاة)، همگی شیعهاند.۲
با پیدایش فِرق گوناگون و نشر احادیث جعلی، بحران هویتیای در مکتب شیعه رخ نمود. با تصنیف کتب رجالی که به تعیین هویت اصحاب امامی خاص میپرداختند، امید میرفت عناصر افراطی جامعه شیعه افشا شوند. این موضوع به طور خاص در مورد اصحاب امامکاظم علیه السلام مصداق داشت؛ یعنی بسیاری از کسانی که عقیده واقفیه را درباره موعود آخرالزمان پذیرفتند. بنابراین شکلگیری فِرق گوناگون در جامعه و انشعابات ناشی از آنان، موجب نیاز به کتابهایی شد که رهبران معاصر و پیشین خود را معین کنند. این امر میسر بود، چرا که رجالیون شیعه نام آثار خود را بر اساس محَسّنات تعدادی از رجال مینهادند (مانند کتاب مناقب الرجال) و این افراد را از
1.. توسعۀ واژه غلات در متون مسلمین با نگاه ویژه به کیسانیه، در شکلگیری جهان اسلام در گذشته: شیعه، تألیف اِتان کلبرگ، ص۱۷۸-۱۷۹.
2.. همان، ص۱۸۳.