ارزيابي ناقلان حديث و خاستگاه‌هاي آن در کتب رجالي شيعه - صفحه 70

جست‌وجوی استرآبادی برای یقین در استنباط احکام شیعه، او را به این باور رهنمون کرد که حقیقت، ریشه در روایات ائمه دارد و او معتقد بود، این روایات «یقین عادی» می‌آورند؛ یعنی نوعی از یقین که مردم عادی در زندگی روزمره خود بر آن اعتماد و تکیه می‌کنند. هر کس با آگاهی کافی از زبان عربی و فهم اصطلاحات شاگردان ائمه می‌تواند به آموزه‌های آنان دست یابد. اصولاً این دیدگاه نیاز به اعتماد و تکیه بر مجتهدانی را که نظام فقهی خود را بر احتمال بنا نهاده بودند، رفع می‌کرد. استرآبادی معتقد بود حتی فهم صحیح قرآن نیز باید بر احادیث ائمه استوار باشد.۱ اخباریون با ردّ روش اصولیون، نظام فقهی اهل تسنن و اندیشه وثاقت شرعی را که پایه آن بود، مردود شمردند.۲
گسترش اخباری‌گری در قرن هفدهم [میلادی]، نشانه آن است که زندگی و گفتار امامان به شدت برای جامعه شیعه اهمیت یافته بود. ائمه، کانون عمیق‌ترین محبوبیت‌های معنوی شده بودند و کلام ایشان انعکاس مقصود الهی به‌شمار می‌آمد؛ در نتیجه، علاقه جدیدی هم به زندگی و هم به کلمات منسوب به ایشان وجود داشت. ترویج اندیشه اخباری‌گری هم‌چنین به جمع‌آوری مجموعه‌های حدیثی سترگی منجر شد که به‌دست توسط افرادی چون: حرّ عاملی (متوفای 1788 م.)، ملّامحسن فیض‌کاشانی (متوفای 1680 م.) و محمدباقر مجلسی (متوفای 1699 م.) انجام گرفت. تأکید بر احادیث ائمه، موجب ایجاد علاقه جدیدی به وضعیت ناقلان حدیث و احساس نیاز به توثیق تعداد بیشتری از راویان شد. این توثیقاتِ بیشتر، متوقف بر استنباطاتی بود که از عبارات رجالیان پیشین به‌ دست می‌آمد. رجالیان بعدی هر جا توثیق مستقیم منتفی بود، به احتمال توثیقات غیر‌مستقیم روی می‌آوردند. این‌ها توثیقات بودند که سخنی درباره وضعیت رجال در اختیار آنان می‌گذاشت و گستره احادیثی را که ممکن بود در کتب فقهی شیعه وارد کنند، توسعه می‌بخشید.
متأخران احساس کردند که به خاطر اثر محدود توثیقات پیشین، به توثیق بیشتری نیاز است. این بدین سبب بود که شیخ‌طوسی فقط تعداد اندکی از رجالی را که در فهرست خود آورده بود، توثیق می‌کرد و همین طور برقی همه رجال خود را مورد ارزیابی

1.. حجیت شرعی، ص۹۳. نیز ر.ک: وسائل‌الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۹.

2.. ارتودوکس[راست‌آیینی] فقهیِ اسلامی، ص۱۸۴.

صفحه از 76