قرار نمیداد. امکان توثیق راویان از کتاب کشّی نیز محدود و مشخص بود. گرچه رجال برقی گزارشهای فراوانی از رجال را در خود داشت، اما مشتمل بر گزارشهای متناقضی در مورد رجال بود. از این گذشته، توثیقات وی عموماً شبهگزارشهایی از رجال به دست میداد. با این حال، بسیاری از این گزارشها فاقد اِسناد صحیح بودند. در واقع، اغلب توثیقات متقدم، تنها بر پایه کتاب نجاشی بود. وجود این اشکالات، رجالیان بعد [متأخر] را بر آن داشت تا جرح و تعدیل را سامان دهند.
متأخران عبارات کلی و عام ارائهشده توسط متقدمان را رصد کرده و آنها را به عنوان دلیل و شاهدی بر راستگویی صدها نفر از روات تلقی کردند. این مسئله، دلیل دیگری است بر دیدگاه من، مبنی بر اینکه محققان متأخر بر دلالتهای احتمالی توثیقات رسیده از متقدمان، بیشتر متمرکز شدند تا بر ارائه یک سهم مستقل در ارزیابیهای رجال؛ و در نتیجه، ناکامی متقدمان در دستیابی به حس در کارهای ایشان نیز بازتاب یافت. از بحثی که در پی میآید، روشن خواهد شد که استنباطات [و استظهارات] صورتگرفته متأخران از عبارات ارائهشده متقدمان، به میزان قابل توجهی محدوده راویان ثقه را توسعه بخشید.
مفهوم توثیقات عام
دوره شیخحرّ عاملی سرآغاز بحثهایی درباره معانی[مدالیل] محتمل عبارات مختلف ارائهشده متقدمان است. گونههای متعدد تفسیری برای توثیق صدها نفر از رجال به کار گرفته شد. اینها نمونههای دیگری از گونههای متأخر توثیقات بودند. نمونهای از این توثیقاتعام، از سخنان جعفر بن محمد قولویه(متوفای 976 م.) در مقدمهاش بر کاملالزیارات استنتاج شده است. این استنتاج مربوط است به «سلام»هایی که باید هنگام زیارت حرم امامان گفته شوند:
میدانیم که به تمامی آنچه از ائمه در این موضوع و دیگر موضوعات روایت شده، احاطه نداریم؛ با این حال، آنچه از ناحیه ثقاتِ از اصحاب به ما رسیده، پی گرفتم و در این کتاب، حدیثی را از شذاذ از رجال نیاوردم ... .۱
به نظر شیخحرّ عاملی، این عبارت به معنای آن است که همه ناقلان ذکرشده در این