گونه‌پژوهي پژوهش‌هاي فقه‌الحديثي خاورشناسان - صفحه 35

خاورشناسان، آکنده از شبهه‌افکنی و غرض‌ورزی است، بلکه مخاطب سخن در این‌جا، تنها آثار جریان استشراق علمی۱ است که مبتنی بر روش منطقی و اصول علمی، پژوهش‌های حدیثی خود را سامان داده است؛ نه دیگر جریان‌های انحرافی استشراق، که به گونه‌ای در خدمت منافع غیرعلمی و سیاسی بوده و به دنبال شبهه‌افکنی در جهان اسلام هستند۲ .
نوشتار حاضر قصد دارد دیدگاه‌های مهم و برتر خاورشناسان، دغدغه‌ها و پیش‌فرض‌های آنان در مطالعات فقه‌الحدیثی را بشناساند و زمینه را برای ارزیابی و سنجش آن‌ها فراهم سازد. با درنگ در عناوین و شمارگان مقالات غربیان می‌توان گفت، مطالعات فقه‌الحدیثی پس از بررسی‌های تاریخی، دومین عرصه حضور آنان در حدیث‌پژوهی به شمار می‌آید و علاقه‌مندان متعددی از خاورشناسان را به خود جلب کرده است. البته خاورشناسان به مباحث عام و نظری فقه‌الحدیث، همچون اصول و قواعد فهم حدیث، منبع‌شناسی فقه‌الحدیث و... چندان نپرداخته‌اند، لکن در فقه‌الحدیثِ موضوعی شاهد تنوع و تکثر مقالات آنان هستیم. موضوعات مورد مطالعه آنان را در گرایش فقه‌الحدیث می‌توان به زیرشاخه‌های ذیل تقسیم کرد:
الف) فقه و حقوق.
ب) قرآن‌پژوهی؛ احادیث تفسیری.
ج) سیره‌پژوهی؛ پیامبر صلی الله علیه و آله ، صحابه و معصومان.
د) کلام و عقاید؛ احادیث اعتقادی، فرق و مذاهب، آثار روایی کلامی.
ح) حدیث و جامعه‌شناسی.
اینک به بررسی نگاشته‌های فقه‌الحدیث خاورشناسان در عرصه فقه و حقوق می‌پردازیم.

فقه و حقوق

موضوعات و مسائل فقه و حقوق اسلامی، یکی از عرصه‌های جدّی حضور خاورشناسان در مطالعات شرق‌شناسی است که پیشینه‌ای دیرین و کهن داشته و

1.. ScientificORIENTALISM.

2.. نک: شرق‌شناسی؛ افترائات المستشرقین علی الاسلام عرض و نقد؛ مستشرقون (سیاسیون، جامعیون، مجمعیون)، ص۲۵۲.

صفحه از 47