بست.۱ در کوتاه سخن، مرجع پایانی داوری در تفسیر قرآن از نگاه سید، سخن معصوم علیه السلام است.
نکته مهم: در اندیشه سید به قاعدهای مهم در بررسی نحوی قرآن و روایات برمیخوریم و آن، ملاکبودن قرآن برای ارزیابی قواعد نحوی و اشعار عربی است و نه برعکس. از نگاه سید، واژگان و ترکیبهای صرفی و نحوی بهکاررفته در قرآن را باید ملاک ارزیابی قواعد ادبی و شعرهای شاعران عرب قرار داد و اگر جز این باشد، ره به خطا پیمودهایم. سید در میان سفارشهای خود به فرزندش چنین مینویسد:
پسرم،... بدان که آنچه در دست بسیاری از مدعیانِ عربیشناسی است [مانند قواعد ادبی و شعرها]، اصل و معیاری برای [ارزیابی] آنچه در قرآن و سنت محمدی است، قرار گرفته است و این مطلب از [ نگاه] خردمندان نادرست است، چه نزدیکتر به صواب آن بود که سخن خدا _ جلّ جلاله _ و رسولخدا صلی الله علیه وآله و نزدیکان آن حضرت صلی الله علیه وآله و پیشگامان از صحابه را _ آنان که طبع عربی دارند و به فصاحت نامبردار هستند _ اصل و محک [ارزیابی] لهجههای عربی به شمار آرند و آنچه را با آن ناسازگار است نادرست شمردند و یا آن را تأویل کنند و گونهای دیگر از آن واژه شمرند.
اما اینکه کار بدانجا رسیده است که سخن عربی بیابانگرد _ که نمیداند چه بر زبان میآورد _ و چکامه او _ که نمیتوان بر پایه آن حکم راند _ حجت به شمار آمده و روش [بلاغت] بدان شناخته میشود، چیزی شگفتآور است که هیچ خردمند کاملی بدان خشنود نگردد. برای روشن شدن سخن بگوییم، آنان که ادعا میکنند آن سخن را از این عرب بیابانگرد شنیدهاند، گروهی هستند که اگر به یک دسته علف گواهی دهند، حکم دین چیزی از گواهی آنها را نمیپذیرد؛ و [از این گذشته] گزارش آنان از «واژه» بهکاررفته از سوی آن بیابانگرد، متواتر هم نیست تا اقتضا کند آنان را راستگو بشماریم!
وی سپس به فرزندش سفارش میکند که از دانش عربی آن را فراگیرد که قرآن، سنت و فصیحان و دانشورانِ از اهلبیت علیهم السلام آن را تأیید میکنند.۲
در اینجا باید یادآوری کرد که آنچه سید گوشزد کرده است، علاوه بر قرآن در بررسی احادیث نیز کاربرد دارد؛ بنابراین این نکته را میتوان چونان یکی از اندیشههای