سيّدبن‌طاووس و حوزه‌هاي گوناگون ‌روايي - صفحه 110

و نسبت آن با روش‌های دیگر تفسیری چیست؟ گرچه این اندازه می‌توان گفت که از دیدگاه سید، تفسیر قرآن تنها در این روش منحصر نیست و وی تفسیر قرآن با روایت‌ها را نیز _ چنان‌که در دنباله سخن خواهیم خواند _ روا می‌داند و خود نیز آن را فراوان به کار می‌گیرد. از این‌که سید در سخن پیش‌گفته، واژه «احوط» را به کار برده است، می‌توان دریافت که به باور وی، نزدیک‌ترین روش به احتیاط در فهم آیات قرآن، آن است که سخن خداوند را با سخن خداوند بفهمیم و تفسیر کنیم و این دیدگاه را باید در مقایسه میان اندیشه سید و اخباریان _ که در نگاه نخست ممکن است اندیشه سید نزدیک به روش تعامل آنان با قرآن فرض شود _ بسیار مهم و شایان توجه دانست.

2) روایت‌ها

سید در چند جا از سعدالسعود به این نکته توجه داده است که روایت‌ها یکی از مدارک و مستندهای مفسر و یا به تعبیر خود وی «حجّت» او تواند بود.1 گاه آشکارا گفته است که اگر درباره تفسیر یک آیه «نقلی مقطوع‌به» دست آید، اعتماد بدان بایسته است.2 در جایی دیگر نیز به هنگام خرده‌گیری بر سخنی از یک دانش‌ور درباره تفسیر آیه‌ای، چنین آورده است:
واعلم أنّ هذا القول إن کان یستند إلی حجّة أو روایة یُعمل علیها فی تفسیر القرآن یوجَب الاعتماد علیها و إن کان لمجرّد الاستحسان ... .3
امّا چگونه روایتی از نگاه سید در گستره تفسیر قرآن، شایسته اعتماد است؟ سید خود به روشنی در این‌باره اظهار نظر نکرده است، اما شاید با بررسی روایت‌هایی که سید بدان‌ها خرده گرفته و با لحنی که نشان از بی‌اعتمادی است درباره آن سخن گفته است، بتوان تا اندازه‌ای پی برد که وی چگونه روایت‌هایی را قابل قبول می‌دانسته است، چراکه گفته‌اند: «تُعرَف الأشیاء بأضدادها».
سید در جایی ضمن شکوه از روش بسیاری از مفسران مسلمان در تفسیر قرآن، این‌گونه می‌نویسد:
از چیزهای شگفتی که از آن آگاهی یافتم... آن است که بسیاری از مسلمانان در

1.. سعدالسعود، ص۵۱۱.

2.. همان، ص۵۴۱ و نزدیک بدان با عبارت: «نقلٌ تقوم به الحجّة» در ص۵۵۳.

3.. همان، ص۱۴۵.

صفحه از 127